-
محبت آتشی در جانم افروخت
که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی
که خیاط اجل میبایدش دوخت -
محبت آتشی در جانم افروخت
که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی
که خیاط اجل میبایدش دوختنوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۲۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@saraa-66 تا توانی دلی به دست اور
دل شکستن هنر نمیباشد -
@saraa-66 تا توانی دلی به دست اور
دل شکستن هنر نمیباشدنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۱:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 دیوانه و ودیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستم -
hamed1379999 دیوانه و ودیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستمنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۵:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Fre-que-nce ما سیه گلیمان را جز بلا نمیشاید
بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی -
@Fre-que-nce ما سیه گلیمان را جز بلا نمیشاید
بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانیhamed1379999 یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چهها شنید -
hamed1379999 یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چهها شنید -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79
دلی کز معرفت نور و صفا دید
به هرچیزی که دید اول خدا دید -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Saahaar در جگر لیکن خاری
از ره این سفرم می شکند -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79
درست اول اين نوبهار عاشق شد
دلم ميان همين گير و دار عاشق شد -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Saahaar
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79 یا رب مددی کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم -
@نازی-79 یا رب مددی کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیمنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید -
@نازی-79 یا رب مددی کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیمنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهموی سپيد را فلکم آسان نداد
اين رشته را به نقد جوانی داده ام
hamed1379999 -
hamed1379999 من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنیدنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78 در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست
*ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزگار -
موی سپيد را فلکم آسان نداد
اين رشته را به نقد جوانی داده ام
hamed1379999نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Saahaar ما سیه گلیمان را جز بلا نمیشاید
*بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی -
marzyeh78 در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست
*ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزگارنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است -
@Saahaar ما سیه گلیمان را جز بلا نمیشاید
*بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانینوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش -
hamed1379999 رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز استنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78 تــــا کشتــــــه ی وادی محبت نشــــوی
سر رشته ی عا شقی به دستت ندهند -
marzyeh78 تــــا کشتــــــه ی وادی محبت نشــــوی
سر رشته ی عا شقی به دستت ندهندنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 در پی چشمت شهر به شهر خانه به خانه شدم روانه
گل عشقم را چیدی دانه به دانه چه عاشقانه -
hamed1379999 یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنشنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78 شال قرمز سر نکن من را هوایی تر نکن
گاو ها با رنگ قرمز زود قاطی میکنند