-
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۱۷:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Saahaar
تامل کنان در خطا و صواب
به از ژاژخایان حاضر جواب -
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۱۷:۴۳ آخرین ویرایش توسط Sharllot انجام شده
@نازی-79
به صحرا بنگرم صحرا تو بينم
به دريا بنگرم دريا تو بينم -
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۱۷:۴۶ آخرین ویرایش توسط didi انجام شده
@Saahaar
من در این تاریکی فکر یک بره روشن هستم
که بیاید علف خستگی ام را بچرد -
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۱۷:۴۷ آخرین ویرایش توسط Sharllot انجام شده
@نازی-79
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکردجز غم که هزار آفرین بر غم باد
-
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۱۷:۵۰ آخرین ویرایش توسط didi انجام شده
@Saahaar
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر ان ظلمت شب اب حیات دادند -
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۱۷:۵۲ آخرین ویرایش توسط Sharllot انجام شده
@نازی-79
دلی كز معرفت نور و صفا ديد
به هر چيزی كه ديد اول خدا ديد -
@Saahaar دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبرو با یار وفادار چه کرد -
نوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۱۹:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79 ما زیاران چشم یاری داشتیم. خود غلط بود انچه میپنداشتیم
-
محبت آتشی در جانم افروخت
که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی
که خیاط اجل میبایدش دوخت -
محبت آتشی در جانم افروخت
که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی
که خیاط اجل میبایدش دوختنوشتهشده در ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۲۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@saraa-66 تا توانی دلی به دست اور
دل شکستن هنر نمیباشد -
@saraa-66 تا توانی دلی به دست اور
دل شکستن هنر نمیباشدنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۱:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 دیوانه و ودیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستم -
hamed1379999 دیوانه و ودیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستمنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۵:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Fre-que-nce ما سیه گلیمان را جز بلا نمیشاید
بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی -
@Fre-que-nce ما سیه گلیمان را جز بلا نمیشاید
بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانیhamed1379999 یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چهها شنید -
hamed1379999 یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چهها شنید -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79
دلی کز معرفت نور و صفا دید
به هرچیزی که دید اول خدا دید -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Saahaar در جگر لیکن خاری
از ره این سفرم می شکند -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79
درست اول اين نوبهار عاشق شد
دلم ميان همين گير و دار عاشق شد -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Saahaar
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79 یا رب مددی کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم