-
hamed1379999 یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چهها شنید -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79
دلی کز معرفت نور و صفا دید
به هرچیزی که دید اول خدا دید -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Saahaar در جگر لیکن خاری
از ره این سفرم می شکند -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79
درست اول اين نوبهار عاشق شد
دلم ميان همين گير و دار عاشق شد -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Saahaar
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی -
نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79 یا رب مددی کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم -
@نازی-79 یا رب مددی کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیمنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید -
@نازی-79 یا رب مددی کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیمنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهموی سپيد را فلکم آسان نداد
اين رشته را به نقد جوانی داده ام
hamed1379999 -
hamed1379999 من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنیدنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78 در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست
*ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزگار -
موی سپيد را فلکم آسان نداد
اين رشته را به نقد جوانی داده ام
hamed1379999نوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Saahaar ما سیه گلیمان را جز بلا نمیشاید
*بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی -
marzyeh78 در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست
*ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزگارنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است -
@Saahaar ما سیه گلیمان را جز بلا نمیشاید
*بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانینوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش -
hamed1379999 رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز استنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78 تــــا کشتــــــه ی وادی محبت نشــــوی
سر رشته ی عا شقی به دستت ندهند -
marzyeh78 تــــا کشتــــــه ی وادی محبت نشــــوی
سر رشته ی عا شقی به دستت ندهندنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 در پی چشمت شهر به شهر خانه به خانه شدم روانه
گل عشقم را چیدی دانه به دانه چه عاشقانه -
hamed1379999 یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنشنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78 شال قرمز سر نکن من را هوایی تر نکن
گاو ها با رنگ قرمز زود قاطی میکنند -
hamed1379999 در پی چشمت شهر به شهر خانه به خانه شدم روانه
گل عشقم را چیدی دانه به دانه چه عاشقانهنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78 هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
كین همه گفتند و آخــر نیست این افسـانـه را -
marzyeh78 شال قرمز سر نکن من را هوایی تر نکن
گاو ها با رنگ قرمز زود قاطی میکنندنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند -
marzyeh78 هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
كین همه گفتند و آخــر نیست این افسـانـه رانوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 امشب از دیدنمان همه انگشت به دهان میمانند
همه خوب حال مرا حال و احوال مرا میدانند -
hamed1379999 امشب از دیدنمان همه انگشت به دهان میمانند
همه خوب حال مرا حال و احوال مرا میدانندنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmarzyeh78 دیده از اشك و دل از داغ ولب از آه پر است
عشق در هــر گــذری رنگ دگـــر می ریزد -
marzyeh78 دیده از اشك و دل از داغ ولب از آه پر است
عشق در هــر گــذری رنگ دگـــر می ریزدنوشتهشده در ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۸:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهhamed1379999 در رهت جان بدهم پا به خطر ها بنهم از سر و سامان برهم لب تر کن
به همان شیوه که با ناز رساندی تو بیا و اتش قلب مرا بیشتر کن