هرچی تودلته بریز بیرون7

[reza.a]

ساقی ز باده ی خویش محفوظ دار مارا
گر مست تو نباشیم، بر دار، دار مارا
زین خلعت جوانی،جز پستی و تباهی
دوری تو نسازد .بر کار دار مارا
کین حالت پریشان،آید همی به سامان
سامان ز تو نخواهیم بر یار دار مارا

[reza.a]

تا کی‌ پرسی‌ مقام‌ دلدار کجاست‌؟

وآن‌ شاهد نانموده‌ رخسار کجاست‌؟

مژگان‌ تو گر حجاب‌ بینش‌ نشود

در خانۀ آفتاب‌ دیوار کجاست؟

[Dr.agon]

سرم سنگین..
دلم غمگین..
دلم بگرفته از من از تو از ما...
چرا من انچه می خواهم نمی بینم؟
چرا من انچه می بینم نمی خواهم؟
خدایا مرده ام شاید...تو حاشا می کنی مرگم.../:

[miss.besharati]

%(#c800ff)[من می دانم…]

%(#d96bf7)[خدا هم از آفریدن من پشیمان شده است…]

%(#cb85de)[رویش نمی شود اظهار پشیمانی کند!]

%(#cda1d9)[مرا به حال خود گذاشته تا خودم را ویران کنم…]

%(#ddbde6)[و من چه خوب به این کار آشنایم…]

%(#ddbde6)[دیگر به خدا هم زحمت نمی دهم!!!…]

[گاندی]

در طمع جرعه شرابی
گوشه ای در خود بپیچی بس بد است ....
همچو ماری دور یک شاخه شراب

[reza.a]

این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود
من عاشق او بودم و او عاشق او بود

[_Mohammad_reza_]

خبر از کوفه رسد همه مشتاق حضور
همه سرمست طلب همگی طالب نور

الله الله وای از پیمان شکنان
تنها مانده در میدان مرد زمان

آمد با دعوتشان
ای وای از بیعتشان

تنها شد روز نبرد
دنیا شد دشمن مرد

سخن از ایمانها شد سخن از پیمانها شد
کوفی ماند و پیمان با آنهمه رسوایی...

[گاندی]

«... اینک، این است این،
شب، شب‌ِ من، روز روز‌ِ من.

روز‌ِ روزش باز خواهی دید،
که شب‌ِ گیتی برافروزد،
با طلوع‌ِ طالع‌ِ گیتی فروز‌ِ من.

#مهدی_اخوان_ثالث
#نخل_پیر_و_ناخدا_شرجی
#منظومه_بلند_سواحلی_و_خوزیات

[sandiiii]

گاه می اندیشم
چندان مهم نیست
اگر هیچ از دنیا نداشته باشم
همین مرا بس که
کوچه ای داشته باشم و باران
و انسان هایی که
زلال تر از باران هستند ...
#احمد شاملو

[payam gaphic]

این پست پاک شده!

[اکالیپتوس]

payam gaphic سلام تبلیغ ممنوعه پیامتونم اسپم ادمین

[reza.a]

من که رسوا شده ی هر دو جهانم گویم

ز جمال تو اگر ماه نگیرد عجب است

[گاندی]

sandiiii در شعردانه گفته است:

گاه می اندیشم
چندان مهم نیست
اگر هیچ از دنیا نداشته باشم
همین مرا بس که
کوچه ای داشته باشم و باران
و انسان هایی که
زلال تر از باران هستند ...
#احمد شاملو

ای وای اما گاه چون رستم به قعر چاه
میگویم نباید من بیاندیشم
و می اندیشم که نباید باز اندیشم ....

بداهه

[Fati Hosseini]

کار من از ستاره شمردن گذشته است ،...
برای خواب ...
مدتهاست ...
نشسته ام شبها را می شمارم...

[sandiiii]

و دریا ماسه زاری بود
که از دوری پرستوها
آب شد..

[به سان خورشید]

@Omid-Rouzegaraan
ای بوی آشنایی، دانستم از کجایی....
پیغام وصل جانان پیوند روح دارد.....

[Dr.agon]

دردی است در این دل که به درمان نتوان داد

عشقیست در این جان که به صد جان نتوان داد

جام می ما آب حیات است در این دور

این آب حیات است به حیوان نتوان داد

مستانه در این کوی خرابات فتادیم

این گوشه به صد روضهٔ رضوان نتوان داد

گنجی است در این مخزن اسرار دل ما

دشوار به دست آمده آسان نتوان داد

ما دل به سر زلف دلارام سپردیم

هر چند دل خود به پریشان نتوان داد

از عقل سخن با من سرمست مگوئید

درد سر مخمور به مستان نتوان داد

سید در میخانه گشاد است دگر بار

خود خوشتر ازین مژده به رندان نتوان داد

[reza.a]

در خزان از عندلیبان بانگ افسوسی نخاست
چون ورق برگشت چشم یاری از یاران مدار...

[sandiiii]

انشایم که تمام شد
معلم با خط کش چوبی اش زد پشت دستم و گفت:
جمله هایت زیباست!
گفتم آقا اجازه پس چرا میزنید؟!
پوزخند تلخی زد و گفت:
میزنم همیشه تا یادت بماند
خوب نوشتن و زیبا فکر کردن
در این دنیا تاوان دارد...
#شاملو

[گاندی]

به سان خورشید

یاد تو پرشکوه و جاوید است
و آشنای قدیم دل، اما
ای دریغ! ای دریغ! ای فریاد
با دل من چه می‌تواند کرد

ماث