-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نگار-0 ای خدا!1400 سال دومتونه؟
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@نگار-0 ای خدا!1400 سال دومتونه؟
عاقا زبونتو گاز بگیر...انشاالله نمونم
-
@Miss-Joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Miss-Joker در کافــه میـــم♡ گفته است:
داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد..!
ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم..!
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم..!
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم..!
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخنديم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم..
ما هیچوقت پارتی آخر سال نداشته ایم..!
ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!
ما همیشه بازخواست شده ایم؛
برای ناخن هایمان؛
برای موهایمان؛
برای..ما هرگز نفهمیدیم تمیز بودن صورت چه منافاتی با شخصیت آدم دارد..!؟
ما پدرمان در آمد بس که موهایمان را ازته تراشیدیم
ما هرگز نفهمیدیم جنس مخالف شاخ و دم ندارد و مثل ما آدم است و میتوان با او بدون فکرها و نیت های شوم دوست شد و به او اعتماد کرد.
راستش جنس مخالف هم هرگز این را نفهمید..!
ما شیرین ترین روزهای نوجوانی مان با کابوس کنکور هدر رفت..!
بهترین روزهای جوانیمان با سربازی..!
ولی کسی به ما نگفت تو دیگر ۱۷ ساله نمیشوی..!
ما قربانی خواسته هایی شدیم که پدر و مادرمان هرگز به آن نرسیدند..!
هیچکس به ما نگفت جامعه هنرمند بیشتر میخواهد تا مهندس....!
هیچکس نفهمید شب ها با رویای ساز یا بوم نقاشی به خواب میرویم..!
هیچکس به ما نگفـت موفقیت پزشکی و مهندسی و وکالت نیست..!
و هیچوقت نفهمیدیم انسان بودن؛ ربطی به «با کدام پا وارد دستشویی شدن» ندارد..!
و.. هیچکس به ما یاد نداد عاشق شدن را..:)!
این روزها سرزمینمان تشنه ی فهم است..!
التماس تفکرسلام
ببخشید ولی من با یه جاهاییش مخالفم، آدم بودن و خوش گذروندن ربطی به اینکه کلاس رقص داشته باشیم یا نه توی مدرسه نداره، همه اون چیزایی که گفتید بیرون هم هستن و اینکه شما باید با رویای بوم و ساز بخوابید تقصیر خودتون بوده که برای رویا هاتون نجنگیدین، بشخصه تجربه اون سلف و با اکیپ سر یه میزو بجز امسال از راهنمایی داشتم، کارگاه نجاری و کلاس موسیقی هم توی مدرسه داشتم، توی تمام دوران تحصیلم دنبال علم اصیل بودم، تمام دوران تحصیلم دنبال علاقه م بودم آگاهانه انتخاب کردم، هیچ وقت کسی بخاطر موهام به من گیرنداد، خودمو تو کابوس کنکور اسیر نکردم و اگه کسی اسیره قطعا تقصیر خودشه، بارها توی جشن های مختلف مدرسه بودم و اوه چه مراسمایی که هر ماه به بهانه های مختلف برگزار می شد، درکنارش میدونستم باید کدوم پا باید وارد دستشویی بشم، جنس مخالفم اول برام انسانه و بعدش مثلا دختر و عاشق شدن رو بخوبی از بزرگان کشورم یادگرفتم، معتقدم نوجوانیم بهترین روزای زندگیمه به همین خاطر بهترین استفاده رو میبرم و خودمو پابند هیچ چیزی نمیکنم، بارها بارها هر مهارتی رو که دوست داشتم یاد گرفتم و آگاهانه و با علاقه مسیر زندگیمو انتخاب کردم، شب ها هم با رویا هایی بخواب رفتم که فردا صبحش داشتم براش تلاش میکردم!و در کنارش اعتقادات دینی رو هم داشتم و همیشه دنبال این بودم که افکارم چند بعدی باشن!
هیچ کدوم از حرفای شما برا من حسرت نیست، چون همشو تجربه کردم، از کلاس مختلط گرفته تا...،؛ نمی دونم یا من اونجایی که شما زندگی میکنید نیستم، یا شما و اون 16 نفر خودتون خودتونو اسیر و پابند چیزایی کردین که به راحتی می شد بهش رسید!سلام
اگه دقت کنید این متن که نوشته شده برای ی شخص نوشته نشده ، داره راجبه یک جامعه صحبت میکنه
قطعا شما و خیلیای دیگمون متیونیم ی رابطه سالم داشته باشیم با جنس مخالف در این شکی نیست ! ولی جامعه ما پذیرش اینو ندارهع . پذیرش اینو ندارهع که دوتا دختر و پسر دوست عادی باشن باهم .
شاید همه اینا برای شما فراهم باشه و خیلیم عالیه اینکه شما حسرتی توی زندگیتون ندارین ولی این درمورد شخص شما نیست در مورد خیلی از ادمای هم سن و سالهای ما هست که همین شرایطو ندارن... شاید به شما درباره موهاتون گیر ندادن ... شاید شما تونستین توی مدرسه ای باشین که شادیش فراهم بودهع...شاید شما تونستین شب با فکر به برآروده شدن آرزتون سر روی بالش بزارین ولی خیلیا هم هستن که شب با فکر نداشتن اب و نون یا اینکه فردا استرس مدرسشو داشته باشه که چی قرارهع بشه یا حتی چی بپوشه سر رو بالش میذارهع فقد تفاوتش با شما اینهع ک صبحش نمیتونه تلاشی برای داشتنشون بکنه پس میسوزه و میسازه !
شما دغدغت کنکور نبودهع درست ولی از همه بچهای اینجا هم بپرسی میگن دغدغه و استرس کنکورو ندارن؟ ما توی جامعه ای زندگی میکنیم که نمیریم دنبال علاقمون چرا؟ چون بریم تهش هیچی نمیشیم تهش اونقدر بیکار توی خونه میوفتیم که شاید با این وضعیت روزی پول خورد و خوراکم نشه فراهم کرد
خیلیامون دغدمون کنکوره چون میدونیم اگ توی کنکور هیچی نشیم آیندهع نداریم...میدونیم اگ درس نخونیم پزشک نشیم و بریم دنبال علاقه ممکنه هیچ شغلی نباشه برامون...ولی خیلی از کشورای دیگهع اونقدر آینده جواناشون براشون مهمه ک آینده شغلی رو تضمین میکنهع
ماهم هیچ کدوم حسرت کلاس مختلط یا کلاس رقص نداریم... ایده ها متفاوته شاید این نوع کلاس برای خیلیا شاد بودن محسوب میشه...فقد هم من هم شما اینو خوب میدونیم که ما توی جامعه ای زندگی میکنیم که هیچ آدمی بدون حسرت زندگی نمیکنهع ، فقد نوع حسرت متفاوته اونم با توجه به شرایط هرکس تعیین میشه... شما کنکور دغدغه و استرس اصلی زندگیتون نیست و میتونین از نوجوونیتون استفاده کنین و پی علاقتون برین ولی خیلیا که رویاهاشونو توی چیز دیگ میبینن ولی شرایط مجبورشون میکنهع نتونن انجامشون بدن ، حسرته براشون !با اونجایی که گفتید اگه بریم پی علاقه چیزی نمیشیم موافق نیستم!چون ما علاقه رو نشناختیم اکثرا بقول شما جامعه تعریفمون از علاقه و تصورمون غلطه!کسی که علاقه داره تو اون کارش بهترینه پس توی بهترین جاها هم براش جا هست!
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهBio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Miss-Joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Miss-Joker در کافــه میـــم♡ گفته است:
داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد..!
ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم..!
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم..!
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم..!
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخنديم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم..
ما هیچوقت پارتی آخر سال نداشته ایم..!
ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!
ما همیشه بازخواست شده ایم؛
برای ناخن هایمان؛
برای موهایمان؛
برای..ما هرگز نفهمیدیم تمیز بودن صورت چه منافاتی با شخصیت آدم دارد..!؟
ما پدرمان در آمد بس که موهایمان را ازته تراشیدیم
ما هرگز نفهمیدیم جنس مخالف شاخ و دم ندارد و مثل ما آدم است و میتوان با او بدون فکرها و نیت های شوم دوست شد و به او اعتماد کرد.
راستش جنس مخالف هم هرگز این را نفهمید..!
ما شیرین ترین روزهای نوجوانی مان با کابوس کنکور هدر رفت..!
بهترین روزهای جوانیمان با سربازی..!
ولی کسی به ما نگفت تو دیگر ۱۷ ساله نمیشوی..!
ما قربانی خواسته هایی شدیم که پدر و مادرمان هرگز به آن نرسیدند..!
هیچکس به ما نگفت جامعه هنرمند بیشتر میخواهد تا مهندس....!
هیچکس نفهمید شب ها با رویای ساز یا بوم نقاشی به خواب میرویم..!
هیچکس به ما نگفـت موفقیت پزشکی و مهندسی و وکالت نیست..!
و هیچوقت نفهمیدیم انسان بودن؛ ربطی به «با کدام پا وارد دستشویی شدن» ندارد..!
و.. هیچکس به ما یاد نداد عاشق شدن را..:)!
این روزها سرزمینمان تشنه ی فهم است..!
التماس تفکرسلام
ببخشید ولی من با یه جاهاییش مخالفم، آدم بودن و خوش گذروندن ربطی به اینکه کلاس رقص داشته باشیم یا نه توی مدرسه نداره، همه اون چیزایی که گفتید بیرون هم هستن و اینکه شما باید با رویای بوم و ساز بخوابید تقصیر خودتون بوده که برای رویا هاتون نجنگیدین، بشخصه تجربه اون سلف و با اکیپ سر یه میزو بجز امسال از راهنمایی داشتم، کارگاه نجاری و کلاس موسیقی هم توی مدرسه داشتم، توی تمام دوران تحصیلم دنبال علم اصیل بودم، تمام دوران تحصیلم دنبال علاقه م بودم آگاهانه انتخاب کردم، هیچ وقت کسی بخاطر موهام به من گیرنداد، خودمو تو کابوس کنکور اسیر نکردم و اگه کسی اسیره قطعا تقصیر خودشه، بارها توی جشن های مختلف مدرسه بودم و اوه چه مراسمایی که هر ماه به بهانه های مختلف برگزار می شد، درکنارش میدونستم باید کدوم پا باید وارد دستشویی بشم، جنس مخالفم اول برام انسانه و بعدش مثلا دختر و عاشق شدن رو بخوبی از بزرگان کشورم یادگرفتم، معتقدم نوجوانیم بهترین روزای زندگیمه به همین خاطر بهترین استفاده رو میبرم و خودمو پابند هیچ چیزی نمیکنم، بارها بارها هر مهارتی رو که دوست داشتم یاد گرفتم و آگاهانه و با علاقه مسیر زندگیمو انتخاب کردم، شب ها هم با رویا هایی بخواب رفتم که فردا صبحش داشتم براش تلاش میکردم!و در کنارش اعتقادات دینی رو هم داشتم و همیشه دنبال این بودم که افکارم چند بعدی باشن!
هیچ کدوم از حرفای شما برا من حسرت نیست، چون همشو تجربه کردم، از کلاس مختلط گرفته تا...،؛ نمی دونم یا من اونجایی که شما زندگی میکنید نیستم، یا شما و اون 16 نفر خودتون خودتونو اسیر و پابند چیزایی کردین که به راحتی می شد بهش رسید!سلام
اگه دقت کنید این متن که نوشته شده برای ی شخص نوشته نشده ، داره راجبه یک جامعه صحبت میکنه
قطعا شما و خیلیای دیگمون متیونیم ی رابطه سالم داشته باشیم با جنس مخالف در این شکی نیست ! ولی جامعه ما پذیرش اینو ندارهع . پذیرش اینو ندارهع که دوتا دختر و پسر دوست عادی باشن باهم .
شاید همه اینا برای شما فراهم باشه و خیلیم عالیه اینکه شما حسرتی توی زندگیتون ندارین ولی این درمورد شخص شما نیست در مورد خیلی از ادمای هم سن و سالهای ما هست که همین شرایطو ندارن... شاید به شما درباره موهاتون گیر ندادن ... شاید شما تونستین توی مدرسه ای باشین که شادیش فراهم بودهع...شاید شما تونستین شب با فکر به برآروده شدن آرزتون سر روی بالش بزارین ولی خیلیا هم هستن که شب با فکر نداشتن اب و نون یا اینکه فردا استرس مدرسشو داشته باشه که چی قرارهع بشه یا حتی چی بپوشه سر رو بالش میذارهع فقد تفاوتش با شما اینهع ک صبحش نمیتونه تلاشی برای داشتنشون بکنه پس میسوزه و میسازه !
شما دغدغت کنکور نبودهع درست ولی از همه بچهای اینجا هم بپرسی میگن دغدغه و استرس کنکورو ندارن؟ ما توی جامعه ای زندگی میکنیم که نمیریم دنبال علاقمون چرا؟ چون بریم تهش هیچی نمیشیم تهش اونقدر بیکار توی خونه میوفتیم که شاید با این وضعیت روزی پول خورد و خوراکم نشه فراهم کرد
خیلیامون دغدمون کنکوره چون میدونیم اگ توی کنکور هیچی نشیم آیندهع نداریم...میدونیم اگ درس نخونیم پزشک نشیم و بریم دنبال علاقه ممکنه هیچ شغلی نباشه برامون...ولی خیلی از کشورای دیگهع اونقدر آینده جواناشون براشون مهمه ک آینده شغلی رو تضمین میکنهع
ماهم هیچ کدوم حسرت کلاس مختلط یا کلاس رقص نداریم... ایده ها متفاوته شاید این نوع کلاس برای خیلیا شاد بودن محسوب میشه...فقد هم من هم شما اینو خوب میدونیم که ما توی جامعه ای زندگی میکنیم که هیچ آدمی بدون حسرت زندگی نمیکنهع ، فقد نوع حسرت متفاوته اونم با توجه به شرایط هرکس تعیین میشه... شما کنکور دغدغه و استرس اصلی زندگیتون نیست و میتونین از نوجوونیتون استفاده کنین و پی علاقتون برین ولی خیلیا که رویاهاشونو توی چیز دیگ میبینن ولی شرایط مجبورشون میکنهع نتونن انجامشون بدن ، حسرته براشون !با اونجایی که گفتید اگه بریم پی علاقه چیزی نمیشیم موافق نیستم!چون ما علاقه رو نشناختیم اکثرا بقول شما جامعه تعریفمون از علاقه و تصورمون غلطه!کسی که علاقه داره تو اون کارش بهترینه پس توی بهترین جاها هم براش جا هست!
نمیگم اینجور کسایی ک ب هدفشون رسیدن وجود نداره ولی با این اوضاعی که همه چی شده پول شاید از صد نفر یکی بتونه به هدف و حقش برسه
طرف میشناختم جز نخبگان کشور بود ولی هیئت علمی ساده دانشگاه درنظر نگرفتن براش...هیچ جا کمک نکردن بهش ک ب هدفش برسه و بمونه توی مملکت خودش پیشرفت کنه...رفت جایی که بهش بها بدن..این یعنی فرار مغزها
پس فقد تلاش و علاقه شرط نیس..شایدم ما تعریفمون درست باشه و شرایط نخواد تعریف مارو قبول کنه! -
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
امشب چقدر ضایع معلوم بود من در میان جمع و دلم جای دیگریست
فک کنم همه فهمیدن
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
mir sajjad اول یوزرتون میرزا میاد ذهنم اقای میرزا سجاد/:
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
روز دخترم مبارک
-
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Miss-Joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@Miss-Joker در کافــه میـــم♡ گفته است:
داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد..!
ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم..!
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم..!
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم..!
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخنديم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم..
ما هیچوقت پارتی آخر سال نداشته ایم..!
ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!
ما همیشه بازخواست شده ایم؛
برای ناخن هایمان؛
برای موهایمان؛
برای..ما هرگز نفهمیدیم تمیز بودن صورت چه منافاتی با شخصیت آدم دارد..!؟
ما پدرمان در آمد بس که موهایمان را ازته تراشیدیم
ما هرگز نفهمیدیم جنس مخالف شاخ و دم ندارد و مثل ما آدم است و میتوان با او بدون فکرها و نیت های شوم دوست شد و به او اعتماد کرد.
راستش جنس مخالف هم هرگز این را نفهمید..!
ما شیرین ترین روزهای نوجوانی مان با کابوس کنکور هدر رفت..!
بهترین روزهای جوانیمان با سربازی..!
ولی کسی به ما نگفت تو دیگر ۱۷ ساله نمیشوی..!
ما قربانی خواسته هایی شدیم که پدر و مادرمان هرگز به آن نرسیدند..!
هیچکس به ما نگفت جامعه هنرمند بیشتر میخواهد تا مهندس....!
هیچکس نفهمید شب ها با رویای ساز یا بوم نقاشی به خواب میرویم..!
هیچکس به ما نگفـت موفقیت پزشکی و مهندسی و وکالت نیست..!
و هیچوقت نفهمیدیم انسان بودن؛ ربطی به «با کدام پا وارد دستشویی شدن» ندارد..!
و.. هیچکس به ما یاد نداد عاشق شدن را..:)!
این روزها سرزمینمان تشنه ی فهم است..!
التماس تفکرسلام
ببخشید ولی من با یه جاهاییش مخالفم، آدم بودن و خوش گذروندن ربطی به اینکه کلاس رقص داشته باشیم یا نه توی مدرسه نداره، همه اون چیزایی که گفتید بیرون هم هستن و اینکه شما باید با رویای بوم و ساز بخوابید تقصیر خودتون بوده که برای رویا هاتون نجنگیدین، بشخصه تجربه اون سلف و با اکیپ سر یه میزو بجز امسال از راهنمایی داشتم، کارگاه نجاری و کلاس موسیقی هم توی مدرسه داشتم، توی تمام دوران تحصیلم دنبال علم اصیل بودم، تمام دوران تحصیلم دنبال علاقه م بودم آگاهانه انتخاب کردم، هیچ وقت کسی بخاطر موهام به من گیرنداد، خودمو تو کابوس کنکور اسیر نکردم و اگه کسی اسیره قطعا تقصیر خودشه، بارها توی جشن های مختلف مدرسه بودم و اوه چه مراسمایی که هر ماه به بهانه های مختلف برگزار می شد، درکنارش میدونستم باید کدوم پا باید وارد دستشویی بشم، جنس مخالفم اول برام انسانه و بعدش مثلا دختر و عاشق شدن رو بخوبی از بزرگان کشورم یادگرفتم، معتقدم نوجوانیم بهترین روزای زندگیمه به همین خاطر بهترین استفاده رو میبرم و خودمو پابند هیچ چیزی نمیکنم، بارها بارها هر مهارتی رو که دوست داشتم یاد گرفتم و آگاهانه و با علاقه مسیر زندگیمو انتخاب کردم، شب ها هم با رویا هایی بخواب رفتم که فردا صبحش داشتم براش تلاش میکردم!و در کنارش اعتقادات دینی رو هم داشتم و همیشه دنبال این بودم که افکارم چند بعدی باشن!
هیچ کدوم از حرفای شما برا من حسرت نیست، چون همشو تجربه کردم، از کلاس مختلط گرفته تا...،؛ نمی دونم یا من اونجایی که شما زندگی میکنید نیستم، یا شما و اون 16 نفر خودتون خودتونو اسیر و پابند چیزایی کردین که به راحتی می شد بهش رسید!سلام
اگه دقت کنید این متن که نوشته شده برای ی شخص نوشته نشده ، داره راجبه یک جامعه صحبت میکنه
قطعا شما و خیلیای دیگمون متیونیم ی رابطه سالم داشته باشیم با جنس مخالف در این شکی نیست ! ولی جامعه ما پذیرش اینو ندارهع . پذیرش اینو ندارهع که دوتا دختر و پسر دوست عادی باشن باهم .
شاید همه اینا برای شما فراهم باشه و خیلیم عالیه اینکه شما حسرتی توی زندگیتون ندارین ولی این درمورد شخص شما نیست در مورد خیلی از ادمای هم سن و سالهای ما هست که همین شرایطو ندارن... شاید به شما درباره موهاتون گیر ندادن ... شاید شما تونستین توی مدرسه ای باشین که شادیش فراهم بودهع...شاید شما تونستین شب با فکر به برآروده شدن آرزتون سر روی بالش بزارین ولی خیلیا هم هستن که شب با فکر نداشتن اب و نون یا اینکه فردا استرس مدرسشو داشته باشه که چی قرارهع بشه یا حتی چی بپوشه سر رو بالش میذارهع فقد تفاوتش با شما اینهع ک صبحش نمیتونه تلاشی برای داشتنشون بکنه پس میسوزه و میسازه !
شما دغدغت کنکور نبودهع درست ولی از همه بچهای اینجا هم بپرسی میگن دغدغه و استرس کنکورو ندارن؟ ما توی جامعه ای زندگی میکنیم که نمیریم دنبال علاقمون چرا؟ چون بریم تهش هیچی نمیشیم تهش اونقدر بیکار توی خونه میوفتیم که شاید با این وضعیت روزی پول خورد و خوراکم نشه فراهم کرد
خیلیامون دغدمون کنکوره چون میدونیم اگ توی کنکور هیچی نشیم آیندهع نداریم...میدونیم اگ درس نخونیم پزشک نشیم و بریم دنبال علاقه ممکنه هیچ شغلی نباشه برامون...ولی خیلی از کشورای دیگهع اونقدر آینده جواناشون براشون مهمه ک آینده شغلی رو تضمین میکنهع
ماهم هیچ کدوم حسرت کلاس مختلط یا کلاس رقص نداریم... ایده ها متفاوته شاید این نوع کلاس برای خیلیا شاد بودن محسوب میشه...فقد هم من هم شما اینو خوب میدونیم که ما توی جامعه ای زندگی میکنیم که هیچ آدمی بدون حسرت زندگی نمیکنهع ، فقد نوع حسرت متفاوته اونم با توجه به شرایط هرکس تعیین میشه... شما کنکور دغدغه و استرس اصلی زندگیتون نیست و میتونین از نوجوونیتون استفاده کنین و پی علاقتون برین ولی خیلیا که رویاهاشونو توی چیز دیگ میبینن ولی شرایط مجبورشون میکنهع نتونن انجامشون بدن ، حسرته براشون !با اونجایی که گفتید اگه بریم پی علاقه چیزی نمیشیم موافق نیستم!چون ما علاقه رو نشناختیم اکثرا بقول شما جامعه تعریفمون از علاقه و تصورمون غلطه!کسی که علاقه داره تو اون کارش بهترینه پس توی بهترین جاها هم براش جا هست!
نمیگم اینجور کسایی ک ب هدفشون رسیدن وجود نداره ولی با این اوضاعی که همه چی شده پول شاید از صد نفر یکی بتونه به هدف و حقش برسه
طرف میشناختم جز نخبگان کشور بود ولی هیئت علمی ساده دانشگاه درنظر نگرفتن براش...هیچ جا کمک نکردن بهش ک ب هدفش برسه و بمونه توی مملکت خودش پیشرفت کنه...رفت جایی که بهش بها بدن..این یعنی فرار مغزها
پس فقد تلاش و علاقه شرط نیس..شایدم ما تعریفمون درست باشه و شرایط نخواد تعریف مارو قبول کنه!نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Miss-Joker ببینید اون کسی که منتظره تا یه جایی براش درنظر بگیرنا هیچ جایی ارج و قرب نداره!باید کار کرد باید تلاش کرد چون شرایط ما تو این کشور شرایط عادی نیست واقعا!پس جای آدم راحت طلبم نیست!هرچند هیچ جای دنیا نیست!
-
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@نگار-0 ای خدا!1400 سال دومتونه؟
عاقا زبونتو گاز بگیر...انشاالله نمونم
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@نگار-0 من نفهمیدم خودت توضیح بده
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نگار-0 اینکه الان امسال چندمی و ...
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@نگار-0 اینکه الان امسال چندمی و ...
سال اولم بود و انشاالله اخرینش هم باشه
-
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@نگار-0 اینکه الان امسال چندمی و ...
سال اولم بود و انشاالله اخرینش هم باشه
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@نگار-0 عاها عاها انتخاب رشته کردی؟
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زمون کنکوری بودن فرقی نداشت برام دوران کرونایی و بدون کرونایی ولی الان نع/:
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نگار-0 خب احتمال زیاد قبولی!نگران نباش!
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اکالیپتوس یعنی چی؟
تولده؟ -
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Bio در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@نگار-0 خب احتمال زیاد قبولی!نگران نباش!
خدا از زبونت بشنوه
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نگار-0 اگه واقعا تلاش کردی نتیجشو میبینی بلاخره با نگرانی و استرس لحظه هاتو از دست نده
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۲۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
این اوضاعی که من میبینم
مجازات خوردن یه سیب نیست....
این وضع
حاصل غارت یه باغ بوده....
حسین پناهی