هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۰:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@_آرام_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
۰۰:۰۰
وقتی گوشیو برداشتم روشن کردم همون موقع 00:۰۱ شد از شانسم
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۰:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
amir ahmadi
تنفر در دایره لغات من=امیر احمدی
خیلی پلشتی -
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۰۸ آخرین ویرایش توسط زهرا بنده خدا 2 انجام شده
اسم وویس بردین یاد بابابزرگم افتادم(:
یه شب نمیدونم چیکار داشتن میان شمارهی بابامو بگیرن اشتباهی از دوست بابامو میگیرن
حالا ساعت۱۱_۱۲شب بوده کلییم اعصابشون خورد
️گوشاشونم سنگین بوده متوجهام نمیشدن که دوست بابام میگفته من فلانی نیستم فلانیم
️
دوست بابامم صداشونو ضبط کرده بود آورد گوش کردیم(:
چقد دلم یهو تنگ شد واسشون...
خیلی دوسشون داشتم
ولی ته این دنیا جداییه چه میشه کرد...
همیشه مادرم صدام میکرد(:
کاش بودی و این روزامم میدی(: میدی که اون زهرا کوچولویی که هی غر میزد "پس کی داداشم بزرگ میشه من باهاش بازی کنم" بزرگ شده(:
یادته ماه رمضونا وقتی میرفتم مسجد می گفتی دعا کن خوب بشم؟(:
اصلا یهویی چی شدی؟(:
یادته وقتی سرما میخوردم چقد دعواشون میکردی که مواظبم نیستن؟(: نبودی ببینی یکی دو هفته پیش بد سرما خورده بودم(: تازه چون امتحان داشتم قرص و دارو ام نخوردم که زود خوب شم(:
یادته اون غذاعه رو چقد دوست داشتی(: الان خودم میتونم واست درستش کنما(:
نمیدونم بازم نمیزاشتی دست به چیزی بزنم یا تشویقم میکردی(:
تازه هنوز چادرمم رو سرمه(: نمیدونم بودی بازم دوست داشتی یا مثل اینا مسخرم میکردی(:
یادته کلاس ششم چقد واسم دعا میکردی که نمونه قبول شم؟(:
الان دانشجو شدم(: نبودی واسم دعا کنی که(:
یادته می گفتی جهیزیهی زهرا با خودمه؟(:
یادته...یادته...یادته...
کاش فقط بودی... همین(:
اگه بودی الان میومدم پیشت(:
اصلا شب یلدا هر طوری شده میومدم خونه که دور هم باشیم(:یادم نمیره وقتی حالشون بد بود و نمیتونستن از جاشون بلند شن
باید دو نفری بلندشون میکردن و میزاشتنشون رو ویلچر تا یه خورده بیرون هوا بخورن
بابام زیر شونههاشونو میگرفتن یه نفرم باید پاهاشونو میگرفت
هیچ وقت نزاشتن من پاهاشونو بگیرم(:
حتی اگه شده مجبور بشه تو خونه بمونه(:
میگفت تو زورت نمیرسه(:
کاش دلتنگی با چایی نبات رفع میشد...میشه واسشون صلوات بفرستید؟(:
-
Seyed sadegh Razavi منظورم این بود که چه سوالی رو مگه پرسیده بودن ؟
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAlzahra گفتن که چرا دکتر اخراج شدن
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@AMIR-MJ مرسی خوبم
تو چطوری -
@_آرام_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
۰۰:۰۰
وقتی گوشیو برداشتم روشن کردم همون موقع 00:۰۱ شد از شانسم
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@AMIR-MJ
شریک من و آیلین نشدی پس
ایلین حیدرزهی -
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
_Biliifti_ فهمیدم باهام مشکل دارید
نمیخواست اینجوری ثابت کنید
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خیله خب
متن اپیدمی آماده شد -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زهرا بنده خدا 2 تک تک حرفات حرف دل منم بود دختر
هستش مامانبزرگم
اما به دلیل پیری مغزش کوچیک شده
عین بچه ها شده .عین بچه ها -
زهرا بنده خدا 2 تک تک حرفات حرف دل منم بود دختر
هستش مامانبزرگم
اما به دلیل پیری مغزش کوچیک شده
عین بچه ها شده .عین بچه هانوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Fateme-goli حداقل خوش به حالتون که دارینشون:)
-
amir ahmadi
تنفر در دایره لغات من=امیر احمدی
خیلی پلشتینوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده_Biliifti_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
amir ahmadi
تنفر در دایره لغات من=امیر احمدی
خیلی پلشتیواقعیته
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۴۲ آخرین ویرایش توسط fateme.shafeie انجام شده
امشب انقدری گریه کردم
که فردا همه میفهمن تو خونه
دو ساعت گریه کردم
ولی حسم میگه که دیگه تمومه
حالا مامانی بیا لالایی بخون مامان
بیا مامانم
لالای لای لای عزیزوم
بیا که اخریشه مامان -
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۱، ۲۱:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
۰۱:۰۱
-
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است......
نه!
نه!این صبر که من میکنم افشردن جان است
نه!
نه!در پس هر ابری خورشیدی نهان است
نه!
نه!ای دریغا مرهمی......
نه! نه!گم گشته باز آ به منزل....
بله بله......................... -
دوست داشتم یه روزی وقتی به امروز میرسم ، بگم مامان نفر تموم شد بازم به هدفم رسیدم
اما هر بار میرسم خونه یه قدم دیگه دور میفتم
و این یعنی مرگ تدریجی من ......
میدونی ....شیرین ترین لحظه زندگی من یعنی استفاده از همین ثانیه ای که گذشت!!!! ..............
-
آی دل اِی دل........
ای خدا ایییی حبیب .......
آی امان........لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد وباران را چه شد....
ای دل ای دل ،آی دل چه شد؟.............
شهریاران بود و خاک مهربانان این دیار ....
مهربانی کی سرآمد؟
شهریاران را چه شد؟.......صد هزاران گل شکفت
بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش امد
هزاران را چه شد..................یاری اندر کس نمیبینم
یاران را چه شد..........