-
جَهان آلودهی خواب است
و من در وهمِ خود بیدار!
|سهراب سپهری|این پست پاک شده! -
-
دل ما به دور رویت ز چمن فَراغ دارد
که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد
سرِ ما فرونیاید به کمانِ ابروی کس
که درون گوشه گیران، ز جهان فَراغ دارد
حافظ
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۳:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی
عجب است اگر نگردد، که بگردد آسیابی -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۳:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم ؟ -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۴:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیگری از نظرم گر برود باکی نیست؛
تو، که معشوقی و محبوبی و منظور، مرو!• اوحدی
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۵:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ندارم دستت از دامن مگر در خاک و آن دم هم
که بر خاکم روان گردی به گرد دامنت گردم -
من و بادِ صبا مِسکین دو سرگردانِ بیحاصل
من از افسونِ چشمت مست و او از بویِ گیسویت
حافظ -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۷:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۸:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چِنآن عِشقَش پَریشآن کَرد مآ رآ،
کِه دیگَر جَمع نَتوان کَرد مآ رآ! -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۸:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گفته بودم،اگر %(#4dffff)[بوسـه] دهی توبه کنم
که دگــر با تو از این خطاها نکنم
%(#4dffff)[بوسـه] دادی
و چو برخاست لـبت از لـب من؛
توبه کردم که دگــر توبه ی بیجا نکنم... -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۸:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
جاهلان را فخر میباید ز جهل خود که دهر،
انتقام جرم نادان را ز دانا میکشد... -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۰۷ آخرین ویرایش توسط nazanin.mirzai انجام شده
[هَم%(#ff0000)[دَردِ] منی هم،%(#ff0000)[دردِ] مَنی...]
-
تجربی فارغ التحصیلان آلاء رتبه های آلاخونه همیارنوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۳:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
شب است و
یک خیابان بیانتها از خیال ...
-
قلب و شب
در مورد جنگهایی که تنهایی توشون جنگیدی میدونن -
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۴۰۱، ۱۵:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خواهم که به خلوت کده ای از همه دور
من باشم و من باشم و من باشم و مناخوان ثالث
-
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هرکه خاک در میخانه به رخسار نرُفت( حافظ)
-
نوشتهشده در ۱۱ مهر ۱۴۰۱، ۲۰:۵۸ آخرین ویرایش توسط -Dr_Ugger- انجام شده
نه پادشاه، منادی زدهست: می مخورید؟!
بیا، که چشم و دهان تو مست و میگون است...• سعدی