-
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
كه سر به كوه و بيابان تو داد هاي ما را
شكرفروش كه عمرش دراز باد چرا
تفقدي نكند طوطي شكرخا را#حافظ
نوشتهشده در ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-bernosi زیبا بود
-
نوشتهشده در ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ای که در وقت پریدن هوس من بودی
وقت پرپر زدنم باش، تماشا دارد
-
نوشتهشده در ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ماه از اثر مهر رخت يافت نشاني
زان روي جهاني به جمالش نگران شد
#تجربي٩٤ -
-
-
نوشتهشده در ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۴:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
هرگز از ياد من آن سرو خرامان نرود
از دماغ من سرگشته خيال دهنت
به جفاي فلك و غصه دوران نرود#حافظ
-
نوشتهشده در ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۶:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
طوریم نیست
خرد و خمیرم
فقط همین...
کم مانده است بی تو بمیرم
فقط همین..
از هر چه هست و نیست گذشتم
ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گیرم
فقط همین...
با دیدنت زبان دلم بند امده است
شاعر شدم که لال نمیرم
فقط همین!
-
طوریم نیست
خرد و خمیرم
فقط همین...
کم مانده است بی تو بمیرم
فقط همین..
از هر چه هست و نیست گذشتم
ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گیرم
فقط همین...
با دیدنت زبان دلم بند امده است
شاعر شدم که لال نمیرم
فقط همین!
نوشتهشده در ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۶:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-saraaa اجی قشنگ بود
-
نوشتهشده در ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۲۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زنی با گونه هایی خیس امشب می رود از من!
به جای کوه، شیرین را شکستی حضرت فرهاد...#مریم_عظیمی
-
نوشتهشده در ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۲۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط Amirbernosi انجام شده
شکستی دل بی نوای ما را ای عشق
این ساز شکسته چه نوایی دارد؟#خودم
:|
-
نوشتهشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۸:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچه از غم هجران تو بر جان من ست
مولانا -
نوشتهشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#ff0000)[+]
چو شب
به راه تو ماندم
که %(#ff0000)[ماه] من باشی..%(#0059ff)[#هوشنگ_ابتهاج]
-
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچه از غم هجران تو بر جان من ست
مولانانوشتهشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط Amirbernosi انجام شدهدرد عشقی كشيده ام كه مپرس
زهر هجری چشيده ام كه مپرس
گشته ام در جهان و آخر كار
دلبری برگزيده ام كه مپرس -
نوشتهشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۸:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#ff0000)[+]
کاش جای آن %(#ff0000)[عکاسی] بودم که هر از چند گاه...
چهره ات را در آن قاب کوچک دید میزند
تو نگاهش میکنی با لبخند و او...
شاتر دوربینش را میچلاند تا ثبت کند %(#ff0000)[خنده] های شیرین تو را -
نوشتهشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۸:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#ff0000)[+]
شیوه %(#ff0000)[چشمت] فریب جنگ داشت
ما خطا کردیم و %(#0011ff)[صلح] انگاشتیم -
نوشتهشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۸:۴۵ آخرین ویرایش توسط Mahbube انجام شده
در عشق توام نصیحـت و پند چه سود / زهراب چشیده ام مـرا قــند چه سـود
گـویــند مرا کــه بنــد بر پاش نهــــید / دیوانه دل اســت پام بر بنــد چه سود
دل در غـم عـــشق مبتلا خواهـم کرد / جان را ســــپر تیر بلا خـــواهــم کرد
عمری کـه نه در عشق تو بگذاشته ام / امروز به خون دل قـضا خـــواهم کرد
تـا بـا غم عشــــق تو مرا کار افتاد / بــیــچاره دلــم در غم بســـیار افتاد
بسیار فــتـاده بود اندر غــم عشــق / امـــا نه چــنـین زار که این بار افتاد
سودای ترا بهــانه ای بــــس بــاشد / مــدهوش تـرا ترانه ای بـــس باشد
در کــشتن ما چـه می زنی تیر جفـا / ما را ســـر تــازیانه ای بــس باشــد
من درد ترا زدســـت آسـان نـــدهم / دل بر نــکنم زدوســت تا جـان ندهم
از دوســت به یـادگـار دردی دارم / کان درد به صد هزار درمان نــدهم
مولانا
-
نوشتهشده در ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۸:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بايدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بايدش
ای دل اندربند زلفش از پريشانی منال
مرغ زيرك چون به دام افتد تحمل بايدش#حافظ