-
نوشتهشده در ۱ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باز من و
پنجره ی رو به باغ...
و انارهایی که از فرط نبودنت،
ترک برداشته اند...
باز من و
خاطره ی بچگی هایی که پشت درخت های پربار انار گم می شد
و رد پایی که تو را ،
تاپشت پرچین های باغ،
برای همیشه پنهان می کرد...در کدامین لحظه ی پرشیطنت کودکی جاماندیم؟
-
نوشتهشده در ۱ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۰۵ آخرین ویرایش توسط Shame انجام شده
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ ز دیده دانه اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
#لسان_الغیب -
نوشتهشده در ۱ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۶:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
گفت: چون میگذرد.نیست غمی
گفتم: غمم این بود که از من بگذشتنوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@javadm328 حالت چطوره کنکوری؟؟
-
داخل واژه صبح
صبح خواهد شد.
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@javadm328
-
آسمان آبی تر
آب آبی تر
من درایوانم رعنا سر حوضرخت می شوید رعنا
برگ ها می ریزد
مادرم صبحی می گفت : موسم دلگیری است
من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست
زن همسایه در پنجره اش تور می بافد می خواند
من ودا می خوانم گاهی نیز
طرح می ریزم سنگی ‚ مرغی ‚ ابری
آفتابی یکدست
سارها آمده اند
تازه لادن ها پیدا شده اند
من اناری را می کنم دانه به دل می گویم
خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود
می پرد در چشمم آب انار : اشک می ریزم
مادرم می خندد
رعنا هم -
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
لکنت ِشعر و
پریشانی و جنجال ِ دلم
چه بگویم که کمی خوب
شود حالِ دلم..؟نجمه_زارع
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۳۹۶، ۷:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده