-
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@njzamin
می يابم از خود حسرتی باز از فراق کيست اين؟!
آماده ی صد گريه ام از اشتياق کيست اين؟! -
@njzamin
می يابم از خود حسرتی باز از فراق کيست اين؟!
آماده ی صد گريه ام از اشتياق کيست اين؟! -
Zahra M
نکتهدانی بذلهگو چون حافظ شیرین سخنبخششآموزی جهانافروز چون حاجی قوام:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@njzamin
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: -
@njzamin
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: -
Zahra M
تو ترحم نکنی بر من مخلص گفتمذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تلکَ الایام
حافظ ار میل به ابروی تو دارد شاید
جای در گوشه محراب کنند اهل کلام
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@njzamin
مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما
به تمنای تو در حسرت رستاخیزیم -
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@njzamin
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته ی خویش آمد و هنگام درو- اول رگبار دال بود بعدش ت الانم میم :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
- اول رگبار دال بود بعدش ت الانم میم :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
@njzamin
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته ی خویش آمد و هنگام درو- اول رگبار دال بود بعدش ت الانم میم :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
- اول رگبار دال بود بعدش ت الانم میم :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
Zahra M
ور نهد در ره ما خار ملامت زاهداز گلستانش به زندان مکافات بریم
شرممان باد ز پشمینه آلوده خویش
گر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@njzamin
ما چو ناییم و نوا در ما ز توست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست -
Zahra M
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرمتبسمی کن و جان بین که چون همیسپرم
چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@njzamin
می رسد روزی که شرط عاشقی دلدادگی ست
آن زمان هر دل فقط يک بار عاشق می شود -
Zahra M
در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارمکز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@njzamin
- بازم میم
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را - بازم میم
-
@njzamin
- بازم میم
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را - بازم میم
-
@njzamin
- بازم میم
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
می خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را - بازم میم
-
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@njzamin
من را به غیر عشق به نامی صدا نکن
غم را دوباره وارد این ماجرا نکن -
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@njzamin
من شاخه ی خشکم تو بیا برگ و برم ده
با زمزمه ی عاطفه هایت ثمرم ده -
نوشتهشده در ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، ۱۶:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@njzamin
ما بی تو تا دنیاست دنیایی نداریم
چو سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم