هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
البته که من علمیشو بلدم بیشتر
حفره غرابی نمیدونم به علمی چی میشه -
@AmirBarsam
داداششش خیلی خوبه کههه
دلت روشن باشه اوکی میشه
خیلی خوشحال شدم
ایشالله هرچی خیره
سلامتی پسر🥲نوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط Ramos9248 انجام شدهKosar A003
آره داروخونهشون رو امروز رفتم دیدم یعنی نه که برم توش
آدرسش سر راسه، روبروی یه درمانگاهه
خودمم خوشحال شدم ظهر مسئولش زنگ زد
ولی خب آقای باقری گفت انبار رو سر و سامون بده بعد نصفه روز بیا🥴 -
نوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ای تو هستی این دل شکستهی من
نای نفس های خستهی من
چشمای درخون نشستهی من، ای جان
من که مست یه جرعهی ناز نگاتم
پنجرهی رو به خنده هاتم
دیوونهی اسم آشناتم، ای جان -
_ Reza _ جذابه ولی سخت
مثلن ما تا الان برامون کتف و ترقوه و بازو و لگن تدریس شده و باید اصطلاحات انگلیسی جزئیات تکتک شون رو بدونیم
مثلن حفره گلنویید کجاست و ...Maaah ساده که نیست ولی بخونی راحت یاد میگیری همون بیس دبیرستان خیلی کمکت میکنه
ولی فیزیو اصن تو کلاس انگار با یه زبون دیگه حرف میزنه اینقد نمیفهممهیچکی تو کلاسمون متوجه درس نشد و مشکل اینجاست رفرنس هم بهمون ندادو جزوشم ترجمه نشدست
-
نوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
فردا ویزیتور سینا پخش میاد که باز سفارش بگیره
بارهایی که آورده هنوز تو سالن پشت داروخونهس ولی باز میاد سفارش میگیره -
نوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تا میگی سلام فقط با یک کلام
دیوونه میشم جز تو نمیبینه چشمام
میلرزه صدام، تنگه نفس هام
از تموم این دنیا فقط تو رو میخوام -
امروز پا زدم الان سینه خیز تو خونه میگردم
-
نوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آها اینو بگم
-
Maaah ساده که نیست ولی بخونی راحت یاد میگیری همون بیس دبیرستان خیلی کمکت میکنه
ولی فیزیو اصن تو کلاس انگار با یه زبون دیگه حرف میزنه اینقد نمیفهممهیچکی تو کلاسمون متوجه درس نشد و مشکل اینجاست رفرنس هم بهمون ندادو جزوشم ترجمه نشدست
_ Reza _ بیس دبیرستان؟ مال ما که اینجوریه
-
نوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پارسال من حدودا یه دو سه هفته بود میرفتم داروخونه بعد از هیچی سر درنمیاوردم
هر روز یکی از بچه ها مأمور بود بره مایبیبی و مولفیکس و ... از تو اتاق های پشت داروخونه بیاره بچینه
بعد یه بار یه بچه ها رفته بود همه چی آورده بود دستمال مرطوب استوانهای نیاورده بود
خانوم دکتر گفت آقای جعفری بیا برو دستمال مرطوب استوانهای بیار
این شد شروع رابطه من و اتاق ها
الان کلی قرص و شربت هم تو اتاق ها جا دادیم و بار های سینا پخش هم که میاد با منه که بچینمشون تو اتاق ها به ترتیب تاریخ انقضا و اینجور چیزاآقای نورانیان که از خانوم اکبری پرسیده بود آقای جعفری چیکارا بلده گفته بود همه کار بلده، انبارداری هم بلده
بعد همینطور که به حرفش فکر میکردم دیدم اگه دستمال مرطوب استوانهای نبود نه پام به اتاق ها بار میشد نه الان خانوم اکبری اینو میگفت -
زهرا بنده خدا 2
دو نوع عشق داریم
عشق بنده به خدا
عشق فرزند به مادر
بقیه احساسات بالا و پایین شدن هورمون هاست و عشق نیستن
دیالوگ خانم دارابی سینمایی وروود آقایان ممنوعنوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Sally
عشق سومی که میگن رو تجربه نکردم
ولی احساس میکنم این یه کم بی انصافیه دیگههه -
نوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۴۰۳، ۲۱:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه چیزی هم تازگیا کشف کردم
یکی از آهنگای آسانسور مربوط به آهنگ ای الههی ناز هست -
هعی
میگذره