هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
رفتم تعمیرات
گفت اگه فقط روشو عوض کنم ۴۰۰ ۵۰۰ اینا میشه
اما کارش ریسکیه ممکنه زیرشم بشکنه ممکنه نشکنه
اگه کلا عوض کنم ۲ ۳ تومننوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMichael Vey هیچوقتم عین اول نمیشه
بعد اینکه مامانم عوض کرد گوشی هنگ میکنه، صفحه کند شده. دو تومن هم داد -
-
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آخه چرا مسکن باید کافئین داشته باشه؟
-
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
الان نه تنها گردنم و دستم درد نکنه بلکه دیگه نمیتونم بخوابم
-
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ناراحت
-
ari_14 به نظرم اینکه ترم های پیش هم بیمارستان میرفتیم هم سر کلاس میرفتیم و هم باید امتحانا رو هندل میکردیم سخت تر بود
گاهاََ یادمه هفت صبح از خونه میرفتک هفت شب هشت شب برمیگشتم:(
اما الانم سختی خودشو داره فعلا که هنوز دو هفته است میرمنوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@jahad-20 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ari_14 به نظرم اینکه ترم های پیش هم بیمارستان میرفتیم هم سر کلاس میرفتیم و هم باید امتحانا رو هندل میکردیم سخت تر بود
گاهاََ یادمه هفت صبح از خونه میرفتک هفت شب هشت شب برمیگشتم:(
اما الانم سختی خودشو داره فعلا که هنوز دو هفته است میرممرسی موفق باشین
️
-
خب بیا پی ببینم اخلاقم چشه
-
Maaah نه من مبتلا به یه نوع ام اس ام که کنترل شده.
چه بد موقع اذیتت کردهواسه منم چند روز لوس شده
مرسی که وقت گذاشتی نشانک زدم نگه دارم
گوشت شیشه که گفتی خوشمزه میشه؟@Aqua_ خاصیت درمانی داره بیشتر
چون بوی گوشتو نمیشه با ادویه و پیاز و ... گرفت ممکنه یکم اذیت کنه ولی خب جوابه. راستی یه چیزیییی سیرابی شیردون هم خوبهبر اینایی که پرز معدهشدن کم شده خیلی خوبه منم چند بار خوردم واقعا زخمای معدهمو کمتر کرد
-
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
امروز قرار نبود اصلا بمونم
مخم زد منم برد
آخر سر استاد نزدیک بود با چماق بیفته دنبالمون بریم -
@Aqua_ خاصیت درمانی داره بیشتر
چون بوی گوشتو نمیشه با ادویه و پیاز و ... گرفت ممکنه یکم اذیت کنه ولی خب جوابه. راستی یه چیزیییی سیرابی شیردون هم خوبهبر اینایی که پرز معدهشدن کم شده خیلی خوبه منم چند بار خوردم واقعا زخمای معدهمو کمتر کرد
-
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در جان عاشق من شوق جدا شدن نیست
خو کردهی قفس را میل رها شدن نیست
من با تمام جانم پر بسته و اسیرم
باید که با تو باشم، در پای تو بمیرم -
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
صبحت بخیر عزیزم
با آنکه گفته بودی دیشب خدانگهدار
با آنکه دست سردت
از قلب خستهی تو گوید حدیث بسیار -
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۳۸ آخرین ویرایش توسط Ramos9248 انجام شده
صبحت بخیر عزیزم
با آنکه در نگاهت حرفی برای من نیست
با آنکه لحظه لحظه
میخوانم از دو چشمت تن خستهای ز تکرار -
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در جان عاشق من شوق جدا شدن نیست
خو کردهای قفس را میل رها شدن نیست
من با تمام جانم پر بسته و اسیرم
باید که با تو باشم در پای تو بمیرم -
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
این بار غصه ها را از دوش خسته بردار
من کوه استوارم، به من بگو نگهدار
عهدی که با تو بستم هرگز شکستنی نیست
این عشقه تا دم مرگ هرگز گسستنی نیست -
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
معلم تاریخ ما عاشق آزادهای بود
فقط یه قصهگوی خوب، مشرقی سادهای بود
معلم تاریخ ما هرگز به ما نگفت چرا
گذشته ها را قصه کرد نه چند و چون ماجرا -
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کمه اون برادر که توی جنگ من بره
کمه اون برادر که بوی معرفت بده -
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو رو دیدن به من حال خوشی دست داد
غم دنیا دگر از چشم من افتاد -
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از خجالت رنگ و رویم مث گچ شده بود
با لباسی که تنم بود چقدر مچ شده بود
تو نگاهی به من کردی و خندان رفتی
این دلت بود که از سوی دلم رد شده بود -
نوشتهشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@danial-hosseiny نیستی