هرچی تودلته بریز بیرون۶

[miss.besharati]

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم، نعره مزن جامه مدر هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو

[miss.besharati]

آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگویی‌ام که نی نی شکنم شکر برم...

اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

[romisa]

شود با عشق اسان کاری چند
ک بود نزد عقل بس دشوار

حتی اگه درس خوندن باشه

[Crystal]

نرمی زحد مبر،که چون دندان مار ریخت
هر طفل نی سوار کند تازیانه اش

[Mohsen Taheri]

[negar salehi]

[sheyda.fkh]

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشد
sandiiii

[sheyda.fkh]

چه بگویم سحرت خیر؟
تو خودت صبح جهانی
من شیدا چه بگویم؟
که تو، هم این و هم آنی

@Saahaar

[sheyda.fkh]

مردی که هیچ جامه ندارد به اتفاق
به ز جامه ای که درو هیچ مرد نیست

[SsSsS]

درد را از هر ظرف خواندم غیر درد نیست
تا توانستم خندیدم چونکه گریه کار مرد نیست
گرچه نامردی های زمانه دیده ام اما قلب من سرد نیست
و بالاخره فهمیدم عشق لایق آن فرد نیست

[Mohsen Taheri]

[Crystal]

نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر سحر نزدیک است
هر دم این بانگ بر ارم ازدل
وای این شب چقدر تاریک است
خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان اویزم؟
مثل این است که شب نمناک است
دیگران را هم غم هست به دل
غم من لیک غمی غمناک است

[Mohsen Taheri]

[به سان خورشید]

زین همرهان سست عنصر دلم گرفت_
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست...

[sheyda.fkh]

با خاطره‌های تو
که سرسبزیِ محضی
هر روز برای منِ دیوانه
بهار است...

[sheyda.fkh]

کسی سوال میکند
بخاطر چه زنده ای؟
و من برای زندگی
تو را بهانه می‌کنم

نیما یوشیج

[sheyda.fkh]

‌‌‏هرگز ننشین متر بزن خوبى خود را
اندازه ی خوبى به ندانستن آن است

[dlrm]

%(#e270ff)[نسیم لطف تو از کوی می برد هر دم]
%(#b456cc)[غمی که بر دل این جان فگار می گذرد]

• | عراقی |

[Mohsen Taheri]

[آمـاج]

الا ای نو گل رعنا
که رشک شاخ شمشادی
نگارین نخل موزونی
همایون، سرو آزادی

کمان ابرو ترا صیدم
که در صیادی استادی
چه شور انگیز پیکر ها
نگارد کلک مشکینت

  الا ای خسرو شیرین که خود بی تیشه فرهادی
  تو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانی


   به افسون کدامین شعر در دام من افتادی؟!....

شهریار