Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. مشاوره تحصیلی
  3. افسردگی و کنکور
پارت گذاری
Zahra2020Z
سلام خدمت دوستان عزیز....خیلی سریع میرم سر اصل مطلب ممکنه خیلیا تو تایم مطالعه از گوشی استفاده نکنن یا خودشون مجازی نداشته باشن و از گوشی خانواده استفاده کنن (مثل من)...ولی بعضی وقتا پیش میاد نمیتونی درست مطالعه کنی یا هرچیز دیگه ای من زیاد با آلا آشنایی ندارم حقیقتا ...ولی دوست دارم بعضی وقتا پارت بذارم هرکسی خواست میتونه همراهی کنه
مشاوره تحصیلی
چالش ۲۱ روزه نوشتن to do list📝
maryam111M
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
[عملیات ویژه] تحلیل لایو کنکور ۱۴۰۴ ـ آماده‌ای؟
M.anM
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
به نظرم ریاضیات بازم سخت ترین درس میشه.
Omid NabardjooO
پاسخ: [عملیات ویژه] تحلیل لایو کنکور ۱۴۰۴ ـ آماده‌ای؟
مشاوره تحصیلی
ساعت دیجیتال برای کنکور مجازه؟
reza_12tajrobiR
سلام یه جایی گفتن که اگ ساعت دیجیتالی بریم سر کنکور ممکنه مشکلی ایجاد بشه . به نظر شما درسته؟ میشه کمک کنید مهمه برام @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء
مشاوره تحصیلی
⭕اطلاعیه ثبت‌نام ایجاد و ترمیم سابقه تحصیلی
wanderingW
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
گزارش ساعت مطالعه برای کنکوری ها (تمامی رشته ها)
M
سلام خدمت دوستان %(#ff0000)[دوازدهمی]، داخل این تاپیک میتونید ساعت مطالعه روزانتون رو گزارش بدید. طبیعتا همه دوست داریم فعالیت ها تو یه تاپیک باشه و نه پراکنده پس تاپیک تکراری نخواهیم داشت. تاریخ گزارشات رو هم ذکر کنید (مخصوصا اگر گزارش مربوط به ۱ روز قبل میشه). بازیگران این تاپیک شما هستید پس بترکونید موفق باشید اگر کنکوری نیستید میتونید از لینک های زیر وارد تاپیک مخصوص خودتون بشید :male-student: :female-student: => تاپیک مخصوص دهمی ها :male-student: :female-student: => تاپیک مخصوص یازدهمی ها @دوازدهم
مشاوره تحصیلی
Routine Time 💫📒
Michael VeyM
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
گزارش ساعت مطالعه برای یازدهمی ها(تمام رشته ها)
HakoH
پاسخ: گزارش ساعت مطالعه برای یازدهمی ها (تمامی رشته ها) خب خب 8/19 اگه از مدرسه و درسایی که اونجا خوندم سر کلاس یه معلم دیگه 12 ساعت میشه(از ساعت 3 تا 2 شب) هندسه یازدهم :2 مبحث فیزیک :مرور فارسی گنج حکمت+درس ازاد زبان 1.30
مشاوره تحصیلی
سبک های یادگیری [کنکور و دانشگاه] 🎯
AinoorA
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
شمارشگر رسیدن به آرزوهامون
macrophage Of nahang 0M
سلام.... هر کدوم از ما اگر در مسیر درست استعدادمون باشیم بدون شک آرزو های داریم چون واسه اونا خلق شدیم... تاحالا نمی‌دونم چقدر واسه آرزو و هدفتون تلاش کردید،منم خیلی....نه ماه شده،و نمی‌دونم چقدر دیگه بهش میرسم شیش ماه یسال دو سال نمیدونم اما بهش میرسم،،،می‌خوام اینجا تعهد ایجاد کنیم نه اینک این الزامه شدن باشه بلکه وقتی سرد شدیم بگیم چقدر اومدیم پسر پس پاشو....،هرشب چقدر براش تلاش میکنی...میتونی درمورد ارزوت بگی یا مثل من نگی فقط وقتی رسیدی بگیش، میتونی به این صورت پست بذاری، اسمشو بگی روزشو و مجموع شمارش ساعتشو از اول تا الان ،شمارشگر از الان ؛
مشاوره تحصیلی
چالش ۲۱ روزه ورزش💪🤸‍♀️
maryam111M
سلام سلاااام همونطور که از اسم تاپیک معلومه، چالش ۲۱ روزه جدیدمون ورزشهههه قراره با هم کلی ورزش کنیم و انرژی مثبت بدیم به هم در مورد مزایای ورزش که بارها همه جا خوندید و شنیدید پس من دیگه نمیگم که وقتتون گرفته نشه و فقط بدونید که ورزش خوبه خب ما ۳ هفته چالشمون زمان میبره هفته اول: حداقل ۲۰ دقیقه هفته دوم: حداقل ۳۰ دقیقه هفته سوم: حداقل ۴۰ دقیقه در روز باید ورزش کنیم *دقت کنید گفتم حداقل؛ ینی بیشتر هم میتونید ورزش کنید و الزامی نیست هفته اول حتما ۲۰ دقیقه ورزش کنید ولی از ۲۰ دقیقه کمتر نباشه حالا چه نوع ورزشی؟ هر رشته ای که رشته تخصصی‌تون باشه میتونید انجام بدید والیبال، بسکتبال، بدمینتون🥎، فوتبال️، پیاده روی‍️، نرمش کردن، فیتنس و هررر رشته ای که بلدید و شرایط انجامش رو دارید ورزشتون سعی کنید انقدر سنگین نباشه که عضلات رو خسته کنه و بعد از ورزش بخوابید و از درستون عقب بمونید و نه انقدر سبک باشه که عضله اصلا متوجه نشه قراره تو چالش ورزش، تعداد لیوان آبی هم که میخوریم رو بگیم و باید این تعداد لیوان آب حداقل ۵ تا باشه بعد شما هرشب میاید و گزارش میدید که چند دقیقه و چه ورزشی انجام دادید؟ مثلا: 2 آذر روز اول چالش ۲۰ دقیقه پیاده روی ۵ لیوان آب این فعالیت روزانه تون رو با اپلیکیشن های مختلف میتونید گزارش بدید مثل samsung health و اپ های دیگه به ما هم معرفی کنید اپلیکیشن های کاربردیتون رو میتونید حرکات ورزشی که انجام میدید هم به دوستاتون یاد بدید و ورزش تخصصی‌تون رو معرفی کنید امروز تا شب دوستاتون رو منشن کنید و دعوتشون کنید به چالش چالش از همین امروز شروع میشه شب منتظر گزارشاتون هستمممم @تجربیا @انسانیا @ریاضیا @دانش-آموزان-آلاء
مشاوره تحصیلی
دور سوم چالش ۲۱ روزه سحرخیزی آلایی‌ها 🤓🌞
maryam111M
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
پشتیبانی
B
من بسته سین هشتم رو خریداری و برنامه رو هم فعال کردم ولی وقتی وارد سایت میشم هیچ کدوم از ویدیو ها برام باز نمیشن #پشتیبانی #سین_هشتم #الا #مشاوره
مشاوره تحصیلی
واسه جمع بندی چه کارایی رو پیشنهاد میکنین
آیلینآ
برای هر درسی چه شیوه ای بهتون خیلی کمک کرده بود دوره یا آزمون یا کتاب خاصی خوب بوده یه مورد کوتاه هم بگین ممنون میشم @تجربیا @ریاضیا @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی @فارغ-التحصیلان-آلاء
مشاوره تحصیلی
انگيزه
M.anM
سلام اوضاع خوب پيش ميره؟ ميدونيد كه مهم ترين ويژگي كه موجب موفقيت هركس ميشه انگيزه و تلاش هست انگيزه كه باشه انسان مي تونه بربسياري از سختي ها غلبه كنه حالا اينجا مي خواهيم مقاله ها و متن هايي روكه انگيزه و شوق تلاش كردن رو ايجاد مي كنه قرار بديم
مشاوره تحصیلی
شروع متفاوت
msoq sharifM
به امید هدا با تلاش و پشتکار جدی و ......... کلی سختی، کلی تجربه... با داشتن یه برنامه ریزی ، اولویت بندی و آرامش و در نهایت با یه سواد بالا و حال خوب سر جلسه کنکور حاضر میشم امید خدا همه چیز حل میشه ممنون از همگی و . تیم خوب آلا شروع قدرتمند مسیر در 14 بهمن 1403...
مشاوره تحصیلی
کنکور 1410
ZxSevenZ
قرار بود 1402 پزشکی دانشگاه تهران قبول بشم ولی نشد شاید 1410 تصمیم گرفتم مطالعاتی را که انجام دادم در اینجا به اشتراک بگذارم شاید استفاده ای داشته باشه. قرار بود پزشکی تهران، رؤیا شود، هزار و چهارصد و دو، قصه‌ام زیبا شود. هزار و چهارصد و دو، اما گذشت، قصه به پایانی دیگر نشست. شاید هزار و چهارصد و ده، دوباره .......!!!!!! فعلا با اینا شروع میکنم: زیست شناسی برای تجربی انگلیسی برای زبان تخصصی تفسیر قرآن برای عموم
مشاوره تحصیلی
از خودم تشکر میکنم...
macrophage Of nahang 0M
توی این تاپیک،روی سرتون تاج بذارید،هرچی که هستید، ما یاد گرفتیم فقط خودمون رو له کنیم،تا شاید بهتر شیم اما فراموش کردیم خودمون رو...توی این تاپیک ی ویژگی مثبت از خودت رو ببین و جشنش بگیر.... شما میتونید هر روز این کارو اینجا انجام بدید و بابت اون روز از خودتون تشکر کنید:) از خودم ممنونم که علی رغم همه مشکلات و زمین خوردنا و نشدنا و نیمه شدنا، هنوز به فکر موفقیت و تعالیم...ممنونم ازت
مشاوره تحصیلی
چرا از هوش مصنوعی استفاده نمیکنید
macrophage Of nahang 0M
سلام بچه ها خیلی میبنم گاها درگیر یسری سوالات هستید و ساعت ها منتظرید یکی جواب بده، چرا از هوش مصنوعی استفاده نمیکنید خیلی پیشرفت کرده و مثل قبل نیست میتونید هر سوالی داشته باشید بهش بدید یا حتی عکس سوال رو هم بهش بدید خیلی راحت جواب میده در کل خیلی ابهامات و مشکلاتتون رو رفع میکنه و واقعا عالیه. میتونید با chatgpt شروع کنید اپلیکیشنش رو از گوگل پلی دانلود کنید (نیاز ب ف.یل..تر شکن داره البته)، **اگر تجربه استفاده از هوش مصنوعی های دیگه دارید هم به اشتراک بذارید ماهم استفاده کنیم **
مشاوره تحصیلی

افسردگی و کنکور

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده مشاوره تحصیلی
78 دیدگاه‌ها 23 کاربران 1.9k بازدیدها
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • Sana Asadi 1S Sana Asadi 1

    amirmohammad shakeri
    من اصلا یاس گوش ندم روزم شب نمیشه🤦‍♀️

    A آفلاین
    A آفلاین
    amirmohammad shakeri
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #21

    Sana Asadi 1 در فقط کمک... گفته است:

    amirmohammad shakeri
    من اصلا یاس گوش ندم روزم شب نمیشه🤦‍♀️

    من نظرمو گفتم هیچی رو هم نمیتونم تحمیل کنم بت

    رپ برای اعتراض کردن به وجود اومده و غالب موسیقی های رپ فارسی اعتراضیه و بعید میدونم همچین محتواهایی خیلی انگیزه ساز باشه مخصوصا برای یه دختر 18 ساله کنکوری تو ایران تو سال 1400

    من 3 ساله رپو بوسیدم گذاشتم کنار و روی من تاثیرات خوبی داشته

    the choice's yours now dude

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    3
    • Sana Asadi 1S Sana Asadi 1

      سلام به همه ی رفقای آلایی

      راستش خیلی دودل بودم که این تاپیکو بزنم یا نه...
      اونقدری که سه چهار بار دستم به نوشتنش رفت و باز دوباره پاکش کردم...
      و چقدر دلم میخواست حداقل بشه به صورت ناشناس این تاپیکو بزنم که امکانش نیست...
      ایندفعه دیگه دلو زدم به دریا که بگم چقدر به کمک احتیاج دارم...

      من با توجه به علائم و حال و هوایی که داشتم یه حدسایی درباره خودم زده بودم، بنابراین از یکی از دوستام که دانشجوی روانشناسیه، خواستم از استاداش بخواد که از من تست افسردگی بگیره. اونم یه سری نمونه تست واسه رفیق من فرستاد و من انجامش دادم... و همونجوری که حدس میزدم، دونفر از استاداش افسردگی رو تایید کردن... و گفتن که اگه جلوشو نگیرم ممکنه خطرناک باشه...
      گفتن باید برم پیششون، یا پیش یه روانشناس که باهاش حرف بزنم.
      اما من به هیچ وجه دلم نمیخواد خانواده ام بفهمن و الکی نگران بشن...

      پارسال و پیارسال ، دوسال به شدت سخت و طاقت فرسا و پر از تنش داشتم... یعنی اتفاقایی که افتاده بود یه چيز خیلی فراتر از ظرفیت من بود.... ولی واسه روحیه خانواده ام هم که شده بود، مجبور بودم وانمود کنم که همه چیز درست میشه و از این دست امیدهای الکی... و به قدری خوب انجامش داده بودم که هنوز که هنوزه کل فامیل(حتی نزدیک تریناش) میگن ثنا ؟اون که خیلی بیخیاله... خوش به حالش!

      هیچ کس الان به ذهنش خطور نمیکنه که من افسرده باشم! طوری که اگه برم بهشون بگم بهم میخندن و فکر میکنن من دستشون انداختم!

      واقعا نمیدونم باید چکار کنم. امسال سال کنکورمه، و باید درس بخونم. متأسفانه اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همچنین به این‌ نتیجه رسیدم که هیچ امیدی به آینده نیست و قراره همین مزخرفی که هست بمونه.
      اما خب مثل هر خانواده ای، خانواده ی منم از کنکورم توقع دارن و دلشون میخواد که یه رتبه ی فضایی بیارم!

      و حالا از شما دوستان کمک می‌خوام که بهم بگین چکار کنم؟....

      Dr.yegane N.dehqanD آفلاین
      Dr.yegane N.dehqanD آفلاین
      Dr.yegane N.dehqan
      دانش آموزان آلاء
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #22

      Sana Asadi 1 میتونم یه پیشنهادی بدم که خیلی قشنگه 🌻

      اگه نماز میخونی که احسنت به تو 🥰😁
      ولی اگه نمیخونی سعی کن از این به بعد بخونی اوقت خودت متوجه میشی که چقدر تغییرات قشنگ میاقته تو زندگیت .

      هر شب سوره یاسین بخون .

      من پیشنهادم اینه که خودتو به خدا نزدیک کنی . 😊🌱
      اینجوری قشنگه 💝

      Sana Asadi 1S 1 پاسخ آخرین پاسخ
      4
      • Sana Asadi 1S Sana Asadi 1

        سلام به همه ی رفقای آلایی

        راستش خیلی دودل بودم که این تاپیکو بزنم یا نه...
        اونقدری که سه چهار بار دستم به نوشتنش رفت و باز دوباره پاکش کردم...
        و چقدر دلم میخواست حداقل بشه به صورت ناشناس این تاپیکو بزنم که امکانش نیست...
        ایندفعه دیگه دلو زدم به دریا که بگم چقدر به کمک احتیاج دارم...

        من با توجه به علائم و حال و هوایی که داشتم یه حدسایی درباره خودم زده بودم، بنابراین از یکی از دوستام که دانشجوی روانشناسیه، خواستم از استاداش بخواد که از من تست افسردگی بگیره. اونم یه سری نمونه تست واسه رفیق من فرستاد و من انجامش دادم... و همونجوری که حدس میزدم، دونفر از استاداش افسردگی رو تایید کردن... و گفتن که اگه جلوشو نگیرم ممکنه خطرناک باشه...
        گفتن باید برم پیششون، یا پیش یه روانشناس که باهاش حرف بزنم.
        اما من به هیچ وجه دلم نمیخواد خانواده ام بفهمن و الکی نگران بشن...

        پارسال و پیارسال ، دوسال به شدت سخت و طاقت فرسا و پر از تنش داشتم... یعنی اتفاقایی که افتاده بود یه چيز خیلی فراتر از ظرفیت من بود.... ولی واسه روحیه خانواده ام هم که شده بود، مجبور بودم وانمود کنم که همه چیز درست میشه و از این دست امیدهای الکی... و به قدری خوب انجامش داده بودم که هنوز که هنوزه کل فامیل(حتی نزدیک تریناش) میگن ثنا ؟اون که خیلی بیخیاله... خوش به حالش!

        هیچ کس الان به ذهنش خطور نمیکنه که من افسرده باشم! طوری که اگه برم بهشون بگم بهم میخندن و فکر میکنن من دستشون انداختم!

        واقعا نمیدونم باید چکار کنم. امسال سال کنکورمه، و باید درس بخونم. متأسفانه اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همچنین به این‌ نتیجه رسیدم که هیچ امیدی به آینده نیست و قراره همین مزخرفی که هست بمونه.
        اما خب مثل هر خانواده ای، خانواده ی منم از کنکورم توقع دارن و دلشون میخواد که یه رتبه ی فضایی بیارم!

        و حالا از شما دوستان کمک می‌خوام که بهم بگین چکار کنم؟....

        Romi_frR آفلاین
        Romi_frR آفلاین
        Romi_fr
        تجربی
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #23

        Sana Asadi 1
        سلام ثنا جان (امیدوارم ناراحت نشی که به اسم صدات کردم)
        خیلی از آدما توی شرایطی قرار میگیرن که نمیتونن از نظر روحی ازش موفق عبور بکنن . حتی اگه ته اون اتفاق پیروز تو باشی ، یه پیروز مجروحی (:
        مثل این که توی یه جنگ تن به تن با یکی به شدت مبارزه میکنی ، هر روز هر روز . هی هم آسیب میبینی ولی به کسی نمیگی . هی همه میگن عجب جنگجوی خفنی هر روز رقیباشو شکست میده و آخ نمیگه ... نمیبین درد هاتو نمیبینن آسیب هاتو ، نمیبینن که برای شکست دادنش چه جراحت هایی برداشتی....
        اما همیشه یه نفر هست که میتونه تو این موارد کمک بکنه .
        اگر دوست داری با یه مشاور حرف بزنی ، میتونی از پزشک ها و روانشناس های آنلاین بهره ببری ، وقت های آنلاین بزار و زمان هایی که کسی کنارت نیست رزرو کن و صحبت بکن . فقط ازت خواهش میکنم که قشنگ همه دکتر هارو ببینی ، نظرات رو بخونی و کسی رو انتخاب کنی که حس میکنی میتونه هم مشاور خوبی باشه هم دوست خوب ، چون تویی که قراره با یه مشاور حرف بزنی باید به دلت بشینه تا راحت تر باشی باهاش ، حرفم عجیبه ولی واقعیت داره(:
        کم کم هم خانواده اتو آماده کن با این موضوع که باید بیشتر به حال و روحیاتت اهمیت بدن ، با یه گفتگو ساده . نشون دادن یه رفتاری که متوجه بشن یا هر چیز دیگه ای . فقط آروم آروم و طی روز های متوالی بگو که براشون جا بیوفته ، شاید اگر یهو بگی براشون عجیب باشه و قبول نکنن
        تو حرفات ندیدم از ضعف حرفی بزنی ولی به عنوان یه دوست وظیفه خودم میدونم که اینو بهت بگم . فکر نکن چون به خاطر یه موضوعی ، چه سخت چه آسون دچار ناراحتی شدی (از کلمه افسردگی خوشم نمیاد ، ازش استفاده نکنیم بهتره حس میکنم 🙂) این ینی تو ضعیفی، نه . اصلا و ابدا این طور نیست . تو انقد قوی بودی که بتونی با مشکلی کنار بیای ، بتونی بدون این که بقیه بفهمن با ناراحتی ها و دردات دست و پنجه نرم کنی ، و این هم بدون آستانه تحمل آدما ها باهم خیلی خیلی متفاوته ، قرار نیست همه کوه هم جابه جا بشه هیچی شون نشه ... خودتو بپذیر و برای کمک به خودت بهترین راه رو انتخاب بکن ❤
        در آخر میگم ، اگر رابطه اتو با خدا بیشتر کنی ، اگه به خودش به قدرتش باور پیدا کنی ،خیلی چیزا تغییر میکنه .‌بهت قول میدم (:❤❤

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        2
        • Romi_frR آفلاین
          Romi_frR آفلاین
          Romi_fr
          تجربی
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #24

          در ضمن یه چیز دیگه ام بگم ، حتی اگر هیچ کدوم از حرفام کمکی نکرد بهت ، ازت خوااااهش میکنم که برای رفع مشکلت صورت مسئله رو پاک نکنی ، از ناراحتی هات فرار نکن از مشکلی که داری باهاش دست و پنجه نرم میکنی فرار نکن ، براش راه حل پیدا کن ، تا وقتی که خودتو بزنی به بیخیالی و فراموشی ، بالاخره این زخم یه روز سر باز میکنه و شاید خیلی سخت تر از الان بشه آرومش کرد . هوشمندانه تصمیمی بگیر و حتما راه حل مناسب رو با دو دو تا چهار های خودت و پیشنهاد های دوستان پیدا کن و انجامش بده .
          هر وقت که حالت بهتر شد ممنون میشن که توی تاپیک جدید یا همین جا بهمون بگی و خوشحالمون کنی .
          به امید دیدن حال خوبت 🙂

          Sana Asadi 1S 1 پاسخ آخرین پاسخ
          3
          • mohammadhosien mazaheriM آفلاین
            mohammadhosien mazaheriM آفلاین
            mohammadhosien mazaheri
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #25

            سلام ، شما باید دنبال مشاوری باشین که هروقت خواستین بتونین باهاش صحبت کنین و اون هم شما رو کامل بشناسه و این توانایی هم داشته باشه که کمکتون کنه...
            خدا بهترین مشاور هست نه فقط برای کنکور برای کل زندگی ، خدایی که هرچه داریم از او داریم.
            راه ارتباط با خدا هم نماز و قرآن و دعاست. خدا همین الان هم مشکل شما رو میدونه میدونه حتی شما چه رتبه ای کسب می کنید . پس از خدا کمک بخواهید.
            نمازی که میخونیم باعث میشه برای چند دقیقه از کل این دنیا فارغ بشیم و خدا آرامشی می دهد که هیج جا پیدا نمیشه.
            خدا حتی سر جلسه کنکورم حواسش هست..توکل به خداست که باعث میشه سر جلسه هیچ استرسی نداشته باشین.
            و چه کسی بهتر از خدا خیر مارو میخواد.
            و یه توصیه دیگر هم خوندن دعای عهد هست ، خودتون بخونید و تاثیراتش رو ببیند.

            Sana Asadi 1S 1 پاسخ آخرین پاسخ
            1
            • Dr.yegane N.dehqanD Dr.yegane N.dehqan

              Sana Asadi 1 میتونم یه پیشنهادی بدم که خیلی قشنگه 🌻

              اگه نماز میخونی که احسنت به تو 🥰😁
              ولی اگه نمیخونی سعی کن از این به بعد بخونی اوقت خودت متوجه میشی که چقدر تغییرات قشنگ میاقته تو زندگیت .

              هر شب سوره یاسین بخون .

              من پیشنهادم اینه که خودتو به خدا نزدیک کنی . 😊🌱
              اینجوری قشنگه 💝

              Sana Asadi 1S آفلاین
              Sana Asadi 1S آفلاین
              Sana Asadi 1
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #26

              @dr-yegane-n-dehqan
              ممنونم ازت❤❤

              تو مرا جان و جهانی
              چه کنم جان و جهان را...♥️

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              13
              • mohammadhosien mazaheriM mohammadhosien mazaheri

                سلام ، شما باید دنبال مشاوری باشین که هروقت خواستین بتونین باهاش صحبت کنین و اون هم شما رو کامل بشناسه و این توانایی هم داشته باشه که کمکتون کنه...
                خدا بهترین مشاور هست نه فقط برای کنکور برای کل زندگی ، خدایی که هرچه داریم از او داریم.
                راه ارتباط با خدا هم نماز و قرآن و دعاست. خدا همین الان هم مشکل شما رو میدونه میدونه حتی شما چه رتبه ای کسب می کنید . پس از خدا کمک بخواهید.
                نمازی که میخونیم باعث میشه برای چند دقیقه از کل این دنیا فارغ بشیم و خدا آرامشی می دهد که هیج جا پیدا نمیشه.
                خدا حتی سر جلسه کنکورم حواسش هست..توکل به خداست که باعث میشه سر جلسه هیچ استرسی نداشته باشین.
                و چه کسی بهتر از خدا خیر مارو میخواد.
                و یه توصیه دیگر هم خوندن دعای عهد هست ، خودتون بخونید و تاثیراتش رو ببیند.

                Sana Asadi 1S آفلاین
                Sana Asadi 1S آفلاین
                Sana Asadi 1
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #27

                mohammadhosien mazaheri
                خیلی ممنون از راهنماییت🌹

                تو مرا جان و جهانی
                چه کنم جان و جهان را...♥️

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                13
                • Romi_frR Romi_fr

                  در ضمن یه چیز دیگه ام بگم ، حتی اگر هیچ کدوم از حرفام کمکی نکرد بهت ، ازت خوااااهش میکنم که برای رفع مشکلت صورت مسئله رو پاک نکنی ، از ناراحتی هات فرار نکن از مشکلی که داری باهاش دست و پنجه نرم میکنی فرار نکن ، براش راه حل پیدا کن ، تا وقتی که خودتو بزنی به بیخیالی و فراموشی ، بالاخره این زخم یه روز سر باز میکنه و شاید خیلی سخت تر از الان بشه آرومش کرد . هوشمندانه تصمیمی بگیر و حتما راه حل مناسب رو با دو دو تا چهار های خودت و پیشنهاد های دوستان پیدا کن و انجامش بده .
                  هر وقت که حالت بهتر شد ممنون میشن که توی تاپیک جدید یا همین جا بهمون بگی و خوشحالمون کنی .
                  به امید دیدن حال خوبت 🙂

                  Sana Asadi 1S آفلاین
                  Sana Asadi 1S آفلاین
                  Sana Asadi 1
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #28

                  Romi_fr
                  خیلی خیلی مرسی ازت🌹❤

                  تو مرا جان و جهانی
                  چه کنم جان و جهان را...♥️

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  12
                  • Sana Asadi 1S Sana Asadi 1

                    amirmohammad shakeri
                    من اصلا یاس گوش ندم روزم شب نمیشه🤦‍♀️

                    علی پورخسرویع آفلاین
                    علی پورخسرویع آفلاین
                    علی پورخسروی
                    دانش آموزان آلاء
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #29

                    Sana Asadi 1
                    اهنگ گوش دادن خیلی میتونه ب مطالعت ضرر بزنه، مخصوصن هم رپ چون بعد از این که گوش دادی تموم شد رف هی شعرش تو ذهنته تمرکزتو بهم میزنه مثلن داری ادبیات میخونی هی تو ذهنت یا رب مبادا که صدا معتبر شود میاد😐😂😂

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    1
                    • A آفلاین
                      A آفلاین
                      arthur morgan
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #30

                      ببین دوست عزیز منم مثل تو بودم من با یک نفر که خیلی بهم نزدیک بود حرف زدم به نظر من تو هم باید همین کار را بکنی یعنی به خانواده ات بگی شاید اولش نگران بشن ولی بلاخره راه حلی بهت پیشنهاد میدن اگر از انها قایم کنی و در درون خودت بریزی فقط خودت اسیب می بینی و درس خوندن برات مثل نوشیدن کاسه زهر میشه پس به نظر من برو با خانواده ات مشکلات را درمیان بگذار و اصلا هم نترس چون عواقب نگفتن خیلی بیشتر از گفتن حقیقت

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      1
                      • Sana Asadi 1S Sana Asadi 1

                        سلام به همه ی رفقای آلایی

                        راستش خیلی دودل بودم که این تاپیکو بزنم یا نه...
                        اونقدری که سه چهار بار دستم به نوشتنش رفت و باز دوباره پاکش کردم...
                        و چقدر دلم میخواست حداقل بشه به صورت ناشناس این تاپیکو بزنم که امکانش نیست...
                        ایندفعه دیگه دلو زدم به دریا که بگم چقدر به کمک احتیاج دارم...

                        من با توجه به علائم و حال و هوایی که داشتم یه حدسایی درباره خودم زده بودم، بنابراین از یکی از دوستام که دانشجوی روانشناسیه، خواستم از استاداش بخواد که از من تست افسردگی بگیره. اونم یه سری نمونه تست واسه رفیق من فرستاد و من انجامش دادم... و همونجوری که حدس میزدم، دونفر از استاداش افسردگی رو تایید کردن... و گفتن که اگه جلوشو نگیرم ممکنه خطرناک باشه...
                        گفتن باید برم پیششون، یا پیش یه روانشناس که باهاش حرف بزنم.
                        اما من به هیچ وجه دلم نمیخواد خانواده ام بفهمن و الکی نگران بشن...

                        پارسال و پیارسال ، دوسال به شدت سخت و طاقت فرسا و پر از تنش داشتم... یعنی اتفاقایی که افتاده بود یه چيز خیلی فراتر از ظرفیت من بود.... ولی واسه روحیه خانواده ام هم که شده بود، مجبور بودم وانمود کنم که همه چیز درست میشه و از این دست امیدهای الکی... و به قدری خوب انجامش داده بودم که هنوز که هنوزه کل فامیل(حتی نزدیک تریناش) میگن ثنا ؟اون که خیلی بیخیاله... خوش به حالش!

                        هیچ کس الان به ذهنش خطور نمیکنه که من افسرده باشم! طوری که اگه برم بهشون بگم بهم میخندن و فکر میکنن من دستشون انداختم!

                        واقعا نمیدونم باید چکار کنم. امسال سال کنکورمه، و باید درس بخونم. متأسفانه اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همچنین به این‌ نتیجه رسیدم که هیچ امیدی به آینده نیست و قراره همین مزخرفی که هست بمونه.
                        اما خب مثل هر خانواده ای، خانواده ی منم از کنکورم توقع دارن و دلشون میخواد که یه رتبه ی فضایی بیارم!

                        و حالا از شما دوستان کمک می‌خوام که بهم بگین چکار کنم؟....

                        miss. Mir1381M آفلاین
                        miss. Mir1381M آفلاین
                        miss. Mir1381
                        ریاضی المپیادیا
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #31

                        Sana Asadi 1
                        سلام ثنا
                        نمیدونم چطور بگم که چه قدر میفهممت. اما فقط میفهممت ، درکت نمیکنم . چرا که معتقدم درک کردن دیگران غیر ممکنه! درک کردن یعنی من ثنا باشم و تمام اتفاقاتی که گذرونده رو تجربه کرده باشم که طبیعتا اینطور نیست ...
                        ولی میفهممت به خصوص اون قسمت که نمیخواستی این تاپیکو بزنی ، یا اونجایی که نمیخوای خانوادت بفهمن ، یا اونجایی که تو آدم بی خیاله ی داستانی ، یا زمانی که بگی افسرده ای دیگران چه قدر واکنش غیرقابل تحملی میتونن داشته باشن...
                        من نمیدونم از چه زمانی این عقیده راه افتاد که افسردگی و درموندگی فقط مال بزرگسالاست :///
                        قطعا همه ی کسایی که اینجان حداقل یه بار احساس کردن دیگه نمیتونن اما چرایی برای این نتونستن پیدا نکردن. این خود افسردگیه ...
                        من از خودم بخوام برات بگم ، سال دهم بود که به خاطر یه سری دلایلی افسردگی شدید گرفتم. اوایل فقط وانمود میکردم که خوب میشم و بابا چیزی نیست ولی از یه جایی به بعد دیگه نشد...
                        اون نقابی که هر روز به صورتم میزدم و میگفتم هی دوستان من عالیم افتاد و وقتی همه دیدن منِ خسته و درمونده زیر اون نقابه ... فکر میکنی چیکار کردن؟ :)))
                        دردناکه بگم ولی گفتن بچه ۱۶ ساله و افسردگی، هه . جمع کن خودتو مگه زندگیو داری میگردونی :))) و اونجا اولین صدای شکستن عمیق روحمو حس کردم (دوستان برای من خیلی سخته نوشتن اینا ، لطفا حداقل شما مثل بقیه قضاوتم نکنید و فکر نکنید دارم چرند میگم!)
                        خب من از قضاوت دیگران ترسیدم ، یه نقاب ساختم محکم تر از نقاب اولی دیگه هیچ وقتم درش نیوردم، حتی شبا. شبایی که میتونستم کمی خودمو خالی کنم رو هم از دست داده بودم.
                        اره قبول دارم مامان و بابام نگران شدن ولی اولین کاری که کردن انکار افسرگی من بود، گفتن یه ناراحتیه سادست دیگه احتمالا هم به خاطر تغییر مقطع ...
                        خلاصه بگم، گذشت تا من سِر شدم. درسمو میخوندم ، خندمو میکردم ،گریه؟ هه مگه بچه ۱۶ ساله گریه میکنه ...
                        اون زمان خیلی به من سخت گذشت ولی ازش چیزای زیادی یاد گرفتم. رک بگم زندگی همینه در حقیقت من و تو الان با واقعیت زندگی روبه رو شدیم. اره زندگی قرار نیست تغییر کنه ولی تو قراره تغییر کنی (الان شعار میبینیش و من این حال تو رو میفهمم)
                        زندگی مخلوطی از درد و زجر و لذت و خوشحالیه
                        هیچ زمانی نیست تو لذت مطلقو داشته باشی
                        هیچ زمانیم نیست زجر مطلقو داشته باشی
                        زندگی یه درصدی از ایناست. هی جابجا میشن.
                        از فردای بهبود افسردگیت تو قراره هزاران روز خوشحال باشی ولی بذار منی که هم پیش روانشناس رفتم هم روان پزشک و هم مشاور بهت بگم، همراه این خوشحالی یه درده و اینو بپذیر.
                        بپذیر که از بچگی بهمون دروغ گفتن که دنیا آباد و زیباست
                        نه آباده نه زیبا ...
                        باور کن این پذیرش باعث میشه نصف مشکل حل بشه
                        جدا از اینا ثنا ، سخت نگیر. بذار این افکارت بگذرن
                        هی با خودت نگو نه این فکر نباید تو مغز من باشه ، معذرت میخوام ولی مغز بیشعور ترین و لجباز ترین اندامه که فقط منتظره تو بهش دستور بدیو خلافش عمل کنه
                        بذار بگذرن ...
                        و برخلاف بقیه و البته با احترام به نظرشون حرف زدنو بهت پیشنهاد نمیکنم ... مگر در یه صورت که بهت میگم اول بذار بگم چرا با دوستات حرف نزنی
                        چون دوستات حتی صمیمی ترینشون ، یه قضاوت اولیه از تو دارن و بر اساس اون باهات برخورد میکن «ثنا، همون ادم بیخیاله ی جمع»
                        خوب تو تا بیای بهشون اثبات کنی بابا به خدا من حالم بده، که عمرت تموم شده. جدا از اون هر دوستی ممکنه یه روز دشمنت بشه و از ضعفات استفاده کنه (من خیلی بدبینم اگر اینطوری نیستی که خیلی هم عالی)
                        اما گفتم در یه صورت حرف بزن «ناشناس»
                        تو الان برای من فقط ثنایی. نمیشناسمت ، نه از روی تیپت قضاوتت کردم نه تفکراتتو شنیدم هیچی هیچی
                        پس فردا تو جامعه هم تورو ببینم بازم نمیشناسمت :))
                        و چه خوب نه؟
                        تو میتونی بدون ترس از قضاوت شدن یا سانسور کردن خودت با من و تمام آلایی ها حرف بزنی و این عالیه
                        شاید اگر منم اون زمان با انجمن آلا آشنا بودم کارم به قرص و روانپزشک که به درد نمیخورن حداقل برای من ، نمی رسید.
                        ثنا دختر، میفهممت ولی در نهایت توی این راه تنهایی
                        ما میتونیم گوش شنوا باشیم برات اما در نهایت این خودتی که تصمیم میگیری چه مدتی افسرده بمونی
                        از صمیم قلبم برات دعا میکنم ...
                        (و در آخر دوستان امیدوارم منو قضاوت نکرده باشید ، خیلییی برام سخت بود نوشتنش اما برای یه دوست مثل ثنا می ارزید 🙂)
                        ببخشید زیاد شد 💔

                        Romi_frR Sana Asadi 1S 2 پاسخ آخرین پاسخ
                        4
                        • miss. Mir1381M miss. Mir1381

                          Sana Asadi 1
                          سلام ثنا
                          نمیدونم چطور بگم که چه قدر میفهممت. اما فقط میفهممت ، درکت نمیکنم . چرا که معتقدم درک کردن دیگران غیر ممکنه! درک کردن یعنی من ثنا باشم و تمام اتفاقاتی که گذرونده رو تجربه کرده باشم که طبیعتا اینطور نیست ...
                          ولی میفهممت به خصوص اون قسمت که نمیخواستی این تاپیکو بزنی ، یا اونجایی که نمیخوای خانوادت بفهمن ، یا اونجایی که تو آدم بی خیاله ی داستانی ، یا زمانی که بگی افسرده ای دیگران چه قدر واکنش غیرقابل تحملی میتونن داشته باشن...
                          من نمیدونم از چه زمانی این عقیده راه افتاد که افسردگی و درموندگی فقط مال بزرگسالاست :///
                          قطعا همه ی کسایی که اینجان حداقل یه بار احساس کردن دیگه نمیتونن اما چرایی برای این نتونستن پیدا نکردن. این خود افسردگیه ...
                          من از خودم بخوام برات بگم ، سال دهم بود که به خاطر یه سری دلایلی افسردگی شدید گرفتم. اوایل فقط وانمود میکردم که خوب میشم و بابا چیزی نیست ولی از یه جایی به بعد دیگه نشد...
                          اون نقابی که هر روز به صورتم میزدم و میگفتم هی دوستان من عالیم افتاد و وقتی همه دیدن منِ خسته و درمونده زیر اون نقابه ... فکر میکنی چیکار کردن؟ :)))
                          دردناکه بگم ولی گفتن بچه ۱۶ ساله و افسردگی، هه . جمع کن خودتو مگه زندگیو داری میگردونی :))) و اونجا اولین صدای شکستن عمیق روحمو حس کردم (دوستان برای من خیلی سخته نوشتن اینا ، لطفا حداقل شما مثل بقیه قضاوتم نکنید و فکر نکنید دارم چرند میگم!)
                          خب من از قضاوت دیگران ترسیدم ، یه نقاب ساختم محکم تر از نقاب اولی دیگه هیچ وقتم درش نیوردم، حتی شبا. شبایی که میتونستم کمی خودمو خالی کنم رو هم از دست داده بودم.
                          اره قبول دارم مامان و بابام نگران شدن ولی اولین کاری که کردن انکار افسرگی من بود، گفتن یه ناراحتیه سادست دیگه احتمالا هم به خاطر تغییر مقطع ...
                          خلاصه بگم، گذشت تا من سِر شدم. درسمو میخوندم ، خندمو میکردم ،گریه؟ هه مگه بچه ۱۶ ساله گریه میکنه ...
                          اون زمان خیلی به من سخت گذشت ولی ازش چیزای زیادی یاد گرفتم. رک بگم زندگی همینه در حقیقت من و تو الان با واقعیت زندگی روبه رو شدیم. اره زندگی قرار نیست تغییر کنه ولی تو قراره تغییر کنی (الان شعار میبینیش و من این حال تو رو میفهمم)
                          زندگی مخلوطی از درد و زجر و لذت و خوشحالیه
                          هیچ زمانی نیست تو لذت مطلقو داشته باشی
                          هیچ زمانیم نیست زجر مطلقو داشته باشی
                          زندگی یه درصدی از ایناست. هی جابجا میشن.
                          از فردای بهبود افسردگیت تو قراره هزاران روز خوشحال باشی ولی بذار منی که هم پیش روانشناس رفتم هم روان پزشک و هم مشاور بهت بگم، همراه این خوشحالی یه درده و اینو بپذیر.
                          بپذیر که از بچگی بهمون دروغ گفتن که دنیا آباد و زیباست
                          نه آباده نه زیبا ...
                          باور کن این پذیرش باعث میشه نصف مشکل حل بشه
                          جدا از اینا ثنا ، سخت نگیر. بذار این افکارت بگذرن
                          هی با خودت نگو نه این فکر نباید تو مغز من باشه ، معذرت میخوام ولی مغز بیشعور ترین و لجباز ترین اندامه که فقط منتظره تو بهش دستور بدیو خلافش عمل کنه
                          بذار بگذرن ...
                          و برخلاف بقیه و البته با احترام به نظرشون حرف زدنو بهت پیشنهاد نمیکنم ... مگر در یه صورت که بهت میگم اول بذار بگم چرا با دوستات حرف نزنی
                          چون دوستات حتی صمیمی ترینشون ، یه قضاوت اولیه از تو دارن و بر اساس اون باهات برخورد میکن «ثنا، همون ادم بیخیاله ی جمع»
                          خوب تو تا بیای بهشون اثبات کنی بابا به خدا من حالم بده، که عمرت تموم شده. جدا از اون هر دوستی ممکنه یه روز دشمنت بشه و از ضعفات استفاده کنه (من خیلی بدبینم اگر اینطوری نیستی که خیلی هم عالی)
                          اما گفتم در یه صورت حرف بزن «ناشناس»
                          تو الان برای من فقط ثنایی. نمیشناسمت ، نه از روی تیپت قضاوتت کردم نه تفکراتتو شنیدم هیچی هیچی
                          پس فردا تو جامعه هم تورو ببینم بازم نمیشناسمت :))
                          و چه خوب نه؟
                          تو میتونی بدون ترس از قضاوت شدن یا سانسور کردن خودت با من و تمام آلایی ها حرف بزنی و این عالیه
                          شاید اگر منم اون زمان با انجمن آلا آشنا بودم کارم به قرص و روانپزشک که به درد نمیخورن حداقل برای من ، نمی رسید.
                          ثنا دختر، میفهممت ولی در نهایت توی این راه تنهایی
                          ما میتونیم گوش شنوا باشیم برات اما در نهایت این خودتی که تصمیم میگیری چه مدتی افسرده بمونی
                          از صمیم قلبم برات دعا میکنم ...
                          (و در آخر دوستان امیدوارم منو قضاوت نکرده باشید ، خیلییی برام سخت بود نوشتنش اما برای یه دوست مثل ثنا می ارزید 🙂)
                          ببخشید زیاد شد 💔

                          Romi_frR آفلاین
                          Romi_frR آفلاین
                          Romi_fr
                          تجربی
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #32

                          @miss-mir1381 در فقط کمک... گفته است:

                          Sana Asadi 1
                          سلام ثنا
                          نمیدونم چطور بگم که چه قدر میفهممت. اما فقط میفهممت ، درکت نمیکنم . چرا که معتقدم درک کردن دیگران غیر ممکنه! درک کردن یعنی من ثنا باشم و تمام اتفاقاتی که گذرونده رو تجربه کرده باشم که طبیعتا اینطور نیست ...
                          ولی میفهممت به خصوص اون قسمت که نمیخواستی این تاپیکو بزنی ، یا اونجایی که نمیخوای خانوادت بفهمن ، یا اونجایی که تو آدم بی خیاله ی داستانی ، یا زمانی که بگی افسرده ای دیگران چه قدر واکنش غیرقابل تحملی میتونن داشته باشن...
                          من نمیدونم از چه زمانی این عقیده راه افتاد که افسردگی و درموندگی فقط مال بزرگسالاست :///
                          قطعا همه ی کسایی که اینجان حداقل یه بار احساس کردن دیگه نمیتونن اما چرایی برای این نتونستن پیدا نکردن. این خود افسردگیه ...
                          من از خودم بخوام برات بگم ، سال دهم بود که به خاطر یه سری دلایلی افسردگی شدید گرفتم. اوایل فقط وانمود میکردم که خوب میشم و بابا چیزی نیست ولی از یه جایی به بعد دیگه نشد...
                          اون نقابی که هر روز به صورتم میزدم و میگفتم هی دوستان من عالیم افتاد و وقتی همه دیدن منِ خسته و درمونده زیر اون نقابه ... فکر میکنی چیکار کردن؟ :)))
                          دردناکه بگم ولی گفتن بچه ۱۶ ساله و افسردگی، هه . جمع کن خودتو مگه زندگیو داری میگردونی :))) و اونجا اولین صدای شکستن عمیق روحمو حس کردم (دوستان برای من خیلی سخته نوشتن اینا ، لطفا حداقل شما مثل بقیه قضاوتم نکنید و فکر نکنید دارم چرند میگم!)
                          خب من از قضاوت دیگران ترسیدم ، یه نقاب ساختم محکم تر از نقاب اولی دیگه هیچ وقتم درش نیوردم، حتی شبا. شبایی که میتونستم کمی خودمو خالی کنم رو هم از دست داده بودم.
                          اره قبول دارم مامان و بابام نگران شدن ولی اولین کاری که کردن انکار افسرگی من بود، گفتن یه ناراحتیه سادست دیگه احتمالا هم به خاطر تغییر مقطع ...
                          خلاصه بگم، گذشت تا من سِر شدم. درسمو میخوندم ، خندمو میکردم ،گریه؟ هه مگه بچه ۱۶ ساله گریه میکنه ...
                          اون زمان خیلی به من سخت گذشت ولی ازش چیزای زیادی یاد گرفتم. رک بگم زندگی همینه در حقیقت من و تو الان با واقعیت زندگی روبه رو شدیم. اره زندگی قرار نیست تغییر کنه ولی تو قراره تغییر کنی (الان شعار میبینیش و من این حال تو رو میفهمم)
                          زندگی مخلوطی از درد و زجر و لذت و خوشحالیه
                          هیچ زمانی نیست تو لذت مطلقو داشته باشی
                          هیچ زمانیم نیست زجر مطلقو داشته باشی
                          زندگی یه درصدی از ایناست. هی جابجا میشن.
                          از فردای بهبود افسردگیت تو قراره هزاران روز خوشحال باشی ولی بذار منی که هم پیش روانشناس رفتم هم روان پزشک و هم مشاور بهت بگم، همراه این خوشحالی یه درده و اینو بپذیر.
                          بپذیر که از بچگی بهمون دروغ گفتن که دنیا آباد و زیباست
                          نه آباده نه زیبا ...
                          باور کن این پذیرش باعث میشه نصف مشکل حل بشه
                          جدا از اینا ثنا ، سخت نگیر. بذار این افکارت بگذرن
                          هی با خودت نگو نه این فکر نباید تو مغز من باشه ، معذرت میخوام ولی مغز بیشعور ترین و لجباز ترین اندامه که فقط منتظره تو بهش دستور بدیو خلافش عمل کنه
                          بذار بگذرن ...
                          و برخلاف بقیه و البته با احترام به نظرشون حرف زدنو بهت پیشنهاد نمیکنم ... مگر در یه صورت که بهت میگم اول بذار بگم چرا با دوستات حرف نزنی
                          چون دوستات حتی صمیمی ترینشون ، یه قضاوت اولیه از تو دارن و بر اساس اون باهات برخورد میکن «ثنا، همون ادم بیخیاله ی جمع»
                          خوب تو تا بیای بهشون اثبات کنی بابا به خدا من حالم بده، که عمرت تموم شده. جدا از اون هر دوستی ممکنه یه روز دشمنت بشه و از ضعفات استفاده کنه (من خیلی بدبینم اگر اینطوری نیستی که خیلی هم عالی)
                          اما گفتم در یه صورت حرف بزن «ناشناس»
                          تو الان برای من فقط ثنایی. نمیشناسمت ، نه از روی تیپت قضاوتت کردم نه تفکراتتو شنیدم هیچی هیچی
                          پس فردا تو جامعه هم تورو ببینم بازم نمیشناسمت :))
                          و چه خوب نه؟
                          تو میتونی بدون ترس از قضاوت شدن یا سانسور کردن خودت با من و تمام آلایی ها حرف بزنی و این عالیه
                          شاید اگر منم اون زمان با انجمن آلا آشنا بودم کارم به قرص و روانپزشک که به درد نمیخورن حداقل برای من ، نمی رسید.
                          ثنا دختر، میفهممت ولی در نهایت توی این راه تنهایی
                          ما میتونیم گوش شنوا باشیم برات اما در نهایت این خودتی که تصمیم میگیری چه مدتی افسرده بمونی
                          از صمیم قلبم برات دعا میکنم ...
                          (و در آخر دوستان امیدوارم منو قضاوت نکرده باشید ، خیلییی برام سخت بود نوشتنش اما برای یه دوست مثل ثنا می ارزید 🙂)
                          ببخشید زیاد شد 💔

                          فکر میکنم خیلی هامون این حس هارو تجربه کرده باشیم ، حالا کم یا زیاد . قشنگی اش اینه که هممون حرفی برای گفتن داشتیم ، همه مون حس کردیم باید چیزی بگیم چون وقتی خودمون این طوری بودیم کسی نبوده که همین حرفای ساده رو بهمون بزنه . حتی نبوده که بگه خیلی ساده من قضاوتت نمیکنم ، همینم نشنیدیم ...
                          درد های آدما تو زندگی فرق داره ، آستانه تحمل ها فرق داره . یکی هست که ۲ تا بچه اش رو از دست داده و بعد از یه دوره سختی حالش خوبه و داره با قدرت ادامه میده . یکی ام هست شاید اتفاق به ظاهر کوچیک تری افتاده باشه براش ، ولی همون ضربه فنی اش کرده و دیگه تنها نمیتونه از اون درد خارج بشه شاید ...
                          من هم موافق این موضوع هستم که با دوست حرف زدن کار درستی نیست ، جدای بحث اعتماد و اینا ، دوست هم یکی مثل خودمونه ، حتی اگر عاقل باشه فهمیده باشه کتاب خونده باشه بازم یه دختر یا یه پسر ۱۷ ، ۱۸ ساله اس .‌یه سری چیزا رو شاید لازم باشه واقعا به اهلش سپرد .
                          و در آخر ، شدیدا موافق ام با این صحبت که تا خودت نخوای نمیتونی از شر این حس های بد خلاص بشی ، تا زمانی که با غصه و خستگی بشینی و کاری برای بهتر شدن نکنی حتی اگه بهترین روانشناس و پزشک های دنیا رو هم بیارن بازم تاثیر نداره . یکم تلاش کن یکم سعی کن حال خودتو شده یکم بهتر کن ، قدم اول رو خودت بردار و بعد برو سراغ راه ها و روند های درمانی برای بهبود حالت .❤

                          Sarah GhanaatiyanS 1 پاسخ آخرین پاسخ
                          3
                          • miss. Mir1381M miss. Mir1381

                            Sana Asadi 1
                            سلام ثنا
                            نمیدونم چطور بگم که چه قدر میفهممت. اما فقط میفهممت ، درکت نمیکنم . چرا که معتقدم درک کردن دیگران غیر ممکنه! درک کردن یعنی من ثنا باشم و تمام اتفاقاتی که گذرونده رو تجربه کرده باشم که طبیعتا اینطور نیست ...
                            ولی میفهممت به خصوص اون قسمت که نمیخواستی این تاپیکو بزنی ، یا اونجایی که نمیخوای خانوادت بفهمن ، یا اونجایی که تو آدم بی خیاله ی داستانی ، یا زمانی که بگی افسرده ای دیگران چه قدر واکنش غیرقابل تحملی میتونن داشته باشن...
                            من نمیدونم از چه زمانی این عقیده راه افتاد که افسردگی و درموندگی فقط مال بزرگسالاست :///
                            قطعا همه ی کسایی که اینجان حداقل یه بار احساس کردن دیگه نمیتونن اما چرایی برای این نتونستن پیدا نکردن. این خود افسردگیه ...
                            من از خودم بخوام برات بگم ، سال دهم بود که به خاطر یه سری دلایلی افسردگی شدید گرفتم. اوایل فقط وانمود میکردم که خوب میشم و بابا چیزی نیست ولی از یه جایی به بعد دیگه نشد...
                            اون نقابی که هر روز به صورتم میزدم و میگفتم هی دوستان من عالیم افتاد و وقتی همه دیدن منِ خسته و درمونده زیر اون نقابه ... فکر میکنی چیکار کردن؟ :)))
                            دردناکه بگم ولی گفتن بچه ۱۶ ساله و افسردگی، هه . جمع کن خودتو مگه زندگیو داری میگردونی :))) و اونجا اولین صدای شکستن عمیق روحمو حس کردم (دوستان برای من خیلی سخته نوشتن اینا ، لطفا حداقل شما مثل بقیه قضاوتم نکنید و فکر نکنید دارم چرند میگم!)
                            خب من از قضاوت دیگران ترسیدم ، یه نقاب ساختم محکم تر از نقاب اولی دیگه هیچ وقتم درش نیوردم، حتی شبا. شبایی که میتونستم کمی خودمو خالی کنم رو هم از دست داده بودم.
                            اره قبول دارم مامان و بابام نگران شدن ولی اولین کاری که کردن انکار افسرگی من بود، گفتن یه ناراحتیه سادست دیگه احتمالا هم به خاطر تغییر مقطع ...
                            خلاصه بگم، گذشت تا من سِر شدم. درسمو میخوندم ، خندمو میکردم ،گریه؟ هه مگه بچه ۱۶ ساله گریه میکنه ...
                            اون زمان خیلی به من سخت گذشت ولی ازش چیزای زیادی یاد گرفتم. رک بگم زندگی همینه در حقیقت من و تو الان با واقعیت زندگی روبه رو شدیم. اره زندگی قرار نیست تغییر کنه ولی تو قراره تغییر کنی (الان شعار میبینیش و من این حال تو رو میفهمم)
                            زندگی مخلوطی از درد و زجر و لذت و خوشحالیه
                            هیچ زمانی نیست تو لذت مطلقو داشته باشی
                            هیچ زمانیم نیست زجر مطلقو داشته باشی
                            زندگی یه درصدی از ایناست. هی جابجا میشن.
                            از فردای بهبود افسردگیت تو قراره هزاران روز خوشحال باشی ولی بذار منی که هم پیش روانشناس رفتم هم روان پزشک و هم مشاور بهت بگم، همراه این خوشحالی یه درده و اینو بپذیر.
                            بپذیر که از بچگی بهمون دروغ گفتن که دنیا آباد و زیباست
                            نه آباده نه زیبا ...
                            باور کن این پذیرش باعث میشه نصف مشکل حل بشه
                            جدا از اینا ثنا ، سخت نگیر. بذار این افکارت بگذرن
                            هی با خودت نگو نه این فکر نباید تو مغز من باشه ، معذرت میخوام ولی مغز بیشعور ترین و لجباز ترین اندامه که فقط منتظره تو بهش دستور بدیو خلافش عمل کنه
                            بذار بگذرن ...
                            و برخلاف بقیه و البته با احترام به نظرشون حرف زدنو بهت پیشنهاد نمیکنم ... مگر در یه صورت که بهت میگم اول بذار بگم چرا با دوستات حرف نزنی
                            چون دوستات حتی صمیمی ترینشون ، یه قضاوت اولیه از تو دارن و بر اساس اون باهات برخورد میکن «ثنا، همون ادم بیخیاله ی جمع»
                            خوب تو تا بیای بهشون اثبات کنی بابا به خدا من حالم بده، که عمرت تموم شده. جدا از اون هر دوستی ممکنه یه روز دشمنت بشه و از ضعفات استفاده کنه (من خیلی بدبینم اگر اینطوری نیستی که خیلی هم عالی)
                            اما گفتم در یه صورت حرف بزن «ناشناس»
                            تو الان برای من فقط ثنایی. نمیشناسمت ، نه از روی تیپت قضاوتت کردم نه تفکراتتو شنیدم هیچی هیچی
                            پس فردا تو جامعه هم تورو ببینم بازم نمیشناسمت :))
                            و چه خوب نه؟
                            تو میتونی بدون ترس از قضاوت شدن یا سانسور کردن خودت با من و تمام آلایی ها حرف بزنی و این عالیه
                            شاید اگر منم اون زمان با انجمن آلا آشنا بودم کارم به قرص و روانپزشک که به درد نمیخورن حداقل برای من ، نمی رسید.
                            ثنا دختر، میفهممت ولی در نهایت توی این راه تنهایی
                            ما میتونیم گوش شنوا باشیم برات اما در نهایت این خودتی که تصمیم میگیری چه مدتی افسرده بمونی
                            از صمیم قلبم برات دعا میکنم ...
                            (و در آخر دوستان امیدوارم منو قضاوت نکرده باشید ، خیلییی برام سخت بود نوشتنش اما برای یه دوست مثل ثنا می ارزید 🙂)
                            ببخشید زیاد شد 💔

                            Sana Asadi 1S آفلاین
                            Sana Asadi 1S آفلاین
                            Sana Asadi 1
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #33

                            @miss-mir1381

                            مرسی از حرفای قشنگت❤❤
                            خوشحالم که حالت بهتره دوست عزیزم🌹🌹❤
                            دقیقا همینطوره. منم اینجا گفتم چون به قول خودت کسی منو نمیشناسه. پس قضاوتم نمیکنه...
                            کلی از حرفات انرژی گرفتم❤
                            آرزو میکنم که همیشه ی همیشه بخندی و شاد باشی💞

                            تو مرا جان و جهانی
                            چه کنم جان و جهان را...♥️

                            miss. Mir1381M 1 پاسخ آخرین پاسخ
                            17
                            • Sana Asadi 1S Sana Asadi 1

                              سلام به همه ی رفقای آلایی

                              راستش خیلی دودل بودم که این تاپیکو بزنم یا نه...
                              اونقدری که سه چهار بار دستم به نوشتنش رفت و باز دوباره پاکش کردم...
                              و چقدر دلم میخواست حداقل بشه به صورت ناشناس این تاپیکو بزنم که امکانش نیست...
                              ایندفعه دیگه دلو زدم به دریا که بگم چقدر به کمک احتیاج دارم...

                              من با توجه به علائم و حال و هوایی که داشتم یه حدسایی درباره خودم زده بودم، بنابراین از یکی از دوستام که دانشجوی روانشناسیه، خواستم از استاداش بخواد که از من تست افسردگی بگیره. اونم یه سری نمونه تست واسه رفیق من فرستاد و من انجامش دادم... و همونجوری که حدس میزدم، دونفر از استاداش افسردگی رو تایید کردن... و گفتن که اگه جلوشو نگیرم ممکنه خطرناک باشه...
                              گفتن باید برم پیششون، یا پیش یه روانشناس که باهاش حرف بزنم.
                              اما من به هیچ وجه دلم نمیخواد خانواده ام بفهمن و الکی نگران بشن...

                              پارسال و پیارسال ، دوسال به شدت سخت و طاقت فرسا و پر از تنش داشتم... یعنی اتفاقایی که افتاده بود یه چيز خیلی فراتر از ظرفیت من بود.... ولی واسه روحیه خانواده ام هم که شده بود، مجبور بودم وانمود کنم که همه چیز درست میشه و از این دست امیدهای الکی... و به قدری خوب انجامش داده بودم که هنوز که هنوزه کل فامیل(حتی نزدیک تریناش) میگن ثنا ؟اون که خیلی بیخیاله... خوش به حالش!

                              هیچ کس الان به ذهنش خطور نمیکنه که من افسرده باشم! طوری که اگه برم بهشون بگم بهم میخندن و فکر میکنن من دستشون انداختم!

                              واقعا نمیدونم باید چکار کنم. امسال سال کنکورمه، و باید درس بخونم. متأسفانه اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همچنین به این‌ نتیجه رسیدم که هیچ امیدی به آینده نیست و قراره همین مزخرفی که هست بمونه.
                              اما خب مثل هر خانواده ای، خانواده ی منم از کنکورم توقع دارن و دلشون میخواد که یه رتبه ی فضایی بیارم!

                              و حالا از شما دوستان کمک می‌خوام که بهم بگین چکار کنم؟....

                              siamak slamtalabS آفلاین
                              siamak slamtalabS آفلاین
                              siamak slamtalab
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط siamak slamtalab انجام شده
                              #34

                              Sana Asadi 1 سلام دوست آلایی ام

                              منم یه مدت کوتاهی داشتم اما درمان افسردگی واقعا به نظرم اصلا دوا و درمان نیست راه های معنوی هست در این مسیر نماز واقعا عالی هست. همین که میفهمی تنها نیستی و یکی هست که در پشتت هست این واقعا عالیه که باعث میشه یه مدت ذهن آروم بگیره و بعد از یه مدتی به خودت میایی و میبینی واقعا دیگه همه چی حل شده و همون دختر اولی هستی.

                              امیدوارم که هر چه سریع تر مشکلت برطرف بشه.

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              5
                              • Sana Asadi 1S Sana Asadi 1

                                سلام به همه ی رفقای آلایی

                                راستش خیلی دودل بودم که این تاپیکو بزنم یا نه...
                                اونقدری که سه چهار بار دستم به نوشتنش رفت و باز دوباره پاکش کردم...
                                و چقدر دلم میخواست حداقل بشه به صورت ناشناس این تاپیکو بزنم که امکانش نیست...
                                ایندفعه دیگه دلو زدم به دریا که بگم چقدر به کمک احتیاج دارم...

                                من با توجه به علائم و حال و هوایی که داشتم یه حدسایی درباره خودم زده بودم، بنابراین از یکی از دوستام که دانشجوی روانشناسیه، خواستم از استاداش بخواد که از من تست افسردگی بگیره. اونم یه سری نمونه تست واسه رفیق من فرستاد و من انجامش دادم... و همونجوری که حدس میزدم، دونفر از استاداش افسردگی رو تایید کردن... و گفتن که اگه جلوشو نگیرم ممکنه خطرناک باشه...
                                گفتن باید برم پیششون، یا پیش یه روانشناس که باهاش حرف بزنم.
                                اما من به هیچ وجه دلم نمیخواد خانواده ام بفهمن و الکی نگران بشن...

                                پارسال و پیارسال ، دوسال به شدت سخت و طاقت فرسا و پر از تنش داشتم... یعنی اتفاقایی که افتاده بود یه چيز خیلی فراتر از ظرفیت من بود.... ولی واسه روحیه خانواده ام هم که شده بود، مجبور بودم وانمود کنم که همه چیز درست میشه و از این دست امیدهای الکی... و به قدری خوب انجامش داده بودم که هنوز که هنوزه کل فامیل(حتی نزدیک تریناش) میگن ثنا ؟اون که خیلی بیخیاله... خوش به حالش!

                                هیچ کس الان به ذهنش خطور نمیکنه که من افسرده باشم! طوری که اگه برم بهشون بگم بهم میخندن و فکر میکنن من دستشون انداختم!

                                واقعا نمیدونم باید چکار کنم. امسال سال کنکورمه، و باید درس بخونم. متأسفانه اصلا نمیتونم تمرکز کنم و همچنین به این‌ نتیجه رسیدم که هیچ امیدی به آینده نیست و قراره همین مزخرفی که هست بمونه.
                                اما خب مثل هر خانواده ای، خانواده ی منم از کنکورم توقع دارن و دلشون میخواد که یه رتبه ی فضایی بیارم!

                                و حالا از شما دوستان کمک می‌خوام که بهم بگین چکار کنم؟....

                                Sarah GhanaatiyanS آفلاین
                                Sarah GhanaatiyanS آفلاین
                                Sarah Ghanaatiyan
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #35

                                Sana Asadi 1 سلام ثنا راسیاتش هممون افسردگی داریم و الان ک تکستای بچه هارو خوندم دیدم فقط من یا تو نیستیم
                                و جالب اینجاست اگر هرکدوممون بگیم افسردگی داریم هیچکس باور نمیکنه، حداقل برا من اینجوره و فک میکنن دارم ایسگاشون میکنم ولی خب!
                                و اینکه یه سریا گفتن ک به خانواده بگو قطعا اگر میشد زودتر میگفتی و واقعا شرایطتو درک میکنم، بگیم هم فک میکنن میخوایم جلب توجه کنیم و هرچیز دیگه...
                                یه عده هم به نماز و دعا اشاره کردن ک برای من یکی این چیزا تاثیری نداره و فعلا هیچ ایمان قلبی ای ندارم به این روش ها و فکر می‌کنم دئیسم هسم(خداباوری دین‌ناباورانه) و خب نمیدونم تو چجوری هسی ثنا
                                و اینکه من فقط زدم به بیخیالی وگرنه با یه اهنگ مثل flying یا فیلمایی مث pianist داغون میشم( ولی خب شاهکارن عهه) و دارم سعی می کنم بخندم، شاد باشم حتی به غلط! و برای رسیدن به هدفم تلاش کنم
                                بنظرم فیلمای کمدی زیاد ببین، فیلمای معرکه ای هس ک اگر بخوای معرفی میکنم
                                پادکست گوش کن، میتونی از اپلیکیشن Castbox استفاده کنی و پادکستی ک میتونم پیشنهاد کنم جافکری هست از اپیزود اول گوش کن
                                و یکی از بچا گفت ک از اخبار دوری کن بشدت باهاش موافقم و منی ک از همه چی خبر داشتم(از اقتصاد تا سیاست داخلیو خارجی) و تحلیل میکردم و این داستانا الان حتی نمیدونم دلار چن شده! و حداقل تا بعد کنکورم نمیرم سمتشون
                                بهرحال اگر خواستی با کسی صحبت کنی من هستم
                                مواظب خودت باش و بدون که ت این دنیا یکی هس ک حالت براش مهمه

                                Ali MaltiA Sana Asadi 1S 2 پاسخ آخرین پاسخ
                                5
                                • Sarah GhanaatiyanS Sarah Ghanaatiyan

                                  Sana Asadi 1 سلام ثنا راسیاتش هممون افسردگی داریم و الان ک تکستای بچه هارو خوندم دیدم فقط من یا تو نیستیم
                                  و جالب اینجاست اگر هرکدوممون بگیم افسردگی داریم هیچکس باور نمیکنه، حداقل برا من اینجوره و فک میکنن دارم ایسگاشون میکنم ولی خب!
                                  و اینکه یه سریا گفتن ک به خانواده بگو قطعا اگر میشد زودتر میگفتی و واقعا شرایطتو درک میکنم، بگیم هم فک میکنن میخوایم جلب توجه کنیم و هرچیز دیگه...
                                  یه عده هم به نماز و دعا اشاره کردن ک برای من یکی این چیزا تاثیری نداره و فعلا هیچ ایمان قلبی ای ندارم به این روش ها و فکر می‌کنم دئیسم هسم(خداباوری دین‌ناباورانه) و خب نمیدونم تو چجوری هسی ثنا
                                  و اینکه من فقط زدم به بیخیالی وگرنه با یه اهنگ مثل flying یا فیلمایی مث pianist داغون میشم( ولی خب شاهکارن عهه) و دارم سعی می کنم بخندم، شاد باشم حتی به غلط! و برای رسیدن به هدفم تلاش کنم
                                  بنظرم فیلمای کمدی زیاد ببین، فیلمای معرکه ای هس ک اگر بخوای معرفی میکنم
                                  پادکست گوش کن، میتونی از اپلیکیشن Castbox استفاده کنی و پادکستی ک میتونم پیشنهاد کنم جافکری هست از اپیزود اول گوش کن
                                  و یکی از بچا گفت ک از اخبار دوری کن بشدت باهاش موافقم و منی ک از همه چی خبر داشتم(از اقتصاد تا سیاست داخلیو خارجی) و تحلیل میکردم و این داستانا الان حتی نمیدونم دلار چن شده! و حداقل تا بعد کنکورم نمیرم سمتشون
                                  بهرحال اگر خواستی با کسی صحبت کنی من هستم
                                  مواظب خودت باش و بدون که ت این دنیا یکی هس ک حالت براش مهمه

                                  Ali MaltiA آفلاین
                                  Ali MaltiA آفلاین
                                  Ali Malti
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #36

                                  Sarah Ghanaatiyan بچه ها سلام
                                  من یه سوالی داشتم
                                  من چند ماهی هست که یه سری وسواس های الکی دارم مثل کم یا زیاد بودن نور موبایل و صدای تلویزیون و از این جور چیزهای چرت و پرت 😁
                                  هر چندوقت یکبار فوبیای خواب دارم و به زور میتونم بخوابم
                                  یا مثلا بعضی از اوقات احساس می کنم نمیتونم
                                  بعضی از کارها رو انجام بدم و حس می کنم که خودم نیستم و این حس خیلی بدیه
                                  آیا منم با این علائم افسرده ام؟؟؟

                                  Sarah GhanaatiyanS siamak slamtalabS 2 پاسخ آخرین پاسخ
                                  1
                                  • Romi_frR Romi_fr

                                    @miss-mir1381 در فقط کمک... گفته است:

                                    Sana Asadi 1
                                    سلام ثنا
                                    نمیدونم چطور بگم که چه قدر میفهممت. اما فقط میفهممت ، درکت نمیکنم . چرا که معتقدم درک کردن دیگران غیر ممکنه! درک کردن یعنی من ثنا باشم و تمام اتفاقاتی که گذرونده رو تجربه کرده باشم که طبیعتا اینطور نیست ...
                                    ولی میفهممت به خصوص اون قسمت که نمیخواستی این تاپیکو بزنی ، یا اونجایی که نمیخوای خانوادت بفهمن ، یا اونجایی که تو آدم بی خیاله ی داستانی ، یا زمانی که بگی افسرده ای دیگران چه قدر واکنش غیرقابل تحملی میتونن داشته باشن...
                                    من نمیدونم از چه زمانی این عقیده راه افتاد که افسردگی و درموندگی فقط مال بزرگسالاست :///
                                    قطعا همه ی کسایی که اینجان حداقل یه بار احساس کردن دیگه نمیتونن اما چرایی برای این نتونستن پیدا نکردن. این خود افسردگیه ...
                                    من از خودم بخوام برات بگم ، سال دهم بود که به خاطر یه سری دلایلی افسردگی شدید گرفتم. اوایل فقط وانمود میکردم که خوب میشم و بابا چیزی نیست ولی از یه جایی به بعد دیگه نشد...
                                    اون نقابی که هر روز به صورتم میزدم و میگفتم هی دوستان من عالیم افتاد و وقتی همه دیدن منِ خسته و درمونده زیر اون نقابه ... فکر میکنی چیکار کردن؟ :)))
                                    دردناکه بگم ولی گفتن بچه ۱۶ ساله و افسردگی، هه . جمع کن خودتو مگه زندگیو داری میگردونی :))) و اونجا اولین صدای شکستن عمیق روحمو حس کردم (دوستان برای من خیلی سخته نوشتن اینا ، لطفا حداقل شما مثل بقیه قضاوتم نکنید و فکر نکنید دارم چرند میگم!)
                                    خب من از قضاوت دیگران ترسیدم ، یه نقاب ساختم محکم تر از نقاب اولی دیگه هیچ وقتم درش نیوردم، حتی شبا. شبایی که میتونستم کمی خودمو خالی کنم رو هم از دست داده بودم.
                                    اره قبول دارم مامان و بابام نگران شدن ولی اولین کاری که کردن انکار افسرگی من بود، گفتن یه ناراحتیه سادست دیگه احتمالا هم به خاطر تغییر مقطع ...
                                    خلاصه بگم، گذشت تا من سِر شدم. درسمو میخوندم ، خندمو میکردم ،گریه؟ هه مگه بچه ۱۶ ساله گریه میکنه ...
                                    اون زمان خیلی به من سخت گذشت ولی ازش چیزای زیادی یاد گرفتم. رک بگم زندگی همینه در حقیقت من و تو الان با واقعیت زندگی روبه رو شدیم. اره زندگی قرار نیست تغییر کنه ولی تو قراره تغییر کنی (الان شعار میبینیش و من این حال تو رو میفهمم)
                                    زندگی مخلوطی از درد و زجر و لذت و خوشحالیه
                                    هیچ زمانی نیست تو لذت مطلقو داشته باشی
                                    هیچ زمانیم نیست زجر مطلقو داشته باشی
                                    زندگی یه درصدی از ایناست. هی جابجا میشن.
                                    از فردای بهبود افسردگیت تو قراره هزاران روز خوشحال باشی ولی بذار منی که هم پیش روانشناس رفتم هم روان پزشک و هم مشاور بهت بگم، همراه این خوشحالی یه درده و اینو بپذیر.
                                    بپذیر که از بچگی بهمون دروغ گفتن که دنیا آباد و زیباست
                                    نه آباده نه زیبا ...
                                    باور کن این پذیرش باعث میشه نصف مشکل حل بشه
                                    جدا از اینا ثنا ، سخت نگیر. بذار این افکارت بگذرن
                                    هی با خودت نگو نه این فکر نباید تو مغز من باشه ، معذرت میخوام ولی مغز بیشعور ترین و لجباز ترین اندامه که فقط منتظره تو بهش دستور بدیو خلافش عمل کنه
                                    بذار بگذرن ...
                                    و برخلاف بقیه و البته با احترام به نظرشون حرف زدنو بهت پیشنهاد نمیکنم ... مگر در یه صورت که بهت میگم اول بذار بگم چرا با دوستات حرف نزنی
                                    چون دوستات حتی صمیمی ترینشون ، یه قضاوت اولیه از تو دارن و بر اساس اون باهات برخورد میکن «ثنا، همون ادم بیخیاله ی جمع»
                                    خوب تو تا بیای بهشون اثبات کنی بابا به خدا من حالم بده، که عمرت تموم شده. جدا از اون هر دوستی ممکنه یه روز دشمنت بشه و از ضعفات استفاده کنه (من خیلی بدبینم اگر اینطوری نیستی که خیلی هم عالی)
                                    اما گفتم در یه صورت حرف بزن «ناشناس»
                                    تو الان برای من فقط ثنایی. نمیشناسمت ، نه از روی تیپت قضاوتت کردم نه تفکراتتو شنیدم هیچی هیچی
                                    پس فردا تو جامعه هم تورو ببینم بازم نمیشناسمت :))
                                    و چه خوب نه؟
                                    تو میتونی بدون ترس از قضاوت شدن یا سانسور کردن خودت با من و تمام آلایی ها حرف بزنی و این عالیه
                                    شاید اگر منم اون زمان با انجمن آلا آشنا بودم کارم به قرص و روانپزشک که به درد نمیخورن حداقل برای من ، نمی رسید.
                                    ثنا دختر، میفهممت ولی در نهایت توی این راه تنهایی
                                    ما میتونیم گوش شنوا باشیم برات اما در نهایت این خودتی که تصمیم میگیری چه مدتی افسرده بمونی
                                    از صمیم قلبم برات دعا میکنم ...
                                    (و در آخر دوستان امیدوارم منو قضاوت نکرده باشید ، خیلییی برام سخت بود نوشتنش اما برای یه دوست مثل ثنا می ارزید 🙂)
                                    ببخشید زیاد شد 💔

                                    فکر میکنم خیلی هامون این حس هارو تجربه کرده باشیم ، حالا کم یا زیاد . قشنگی اش اینه که هممون حرفی برای گفتن داشتیم ، همه مون حس کردیم باید چیزی بگیم چون وقتی خودمون این طوری بودیم کسی نبوده که همین حرفای ساده رو بهمون بزنه . حتی نبوده که بگه خیلی ساده من قضاوتت نمیکنم ، همینم نشنیدیم ...
                                    درد های آدما تو زندگی فرق داره ، آستانه تحمل ها فرق داره . یکی هست که ۲ تا بچه اش رو از دست داده و بعد از یه دوره سختی حالش خوبه و داره با قدرت ادامه میده . یکی ام هست شاید اتفاق به ظاهر کوچیک تری افتاده باشه براش ، ولی همون ضربه فنی اش کرده و دیگه تنها نمیتونه از اون درد خارج بشه شاید ...
                                    من هم موافق این موضوع هستم که با دوست حرف زدن کار درستی نیست ، جدای بحث اعتماد و اینا ، دوست هم یکی مثل خودمونه ، حتی اگر عاقل باشه فهمیده باشه کتاب خونده باشه بازم یه دختر یا یه پسر ۱۷ ، ۱۸ ساله اس .‌یه سری چیزا رو شاید لازم باشه واقعا به اهلش سپرد .
                                    و در آخر ، شدیدا موافق ام با این صحبت که تا خودت نخوای نمیتونی از شر این حس های بد خلاص بشی ، تا زمانی که با غصه و خستگی بشینی و کاری برای بهتر شدن نکنی حتی اگه بهترین روانشناس و پزشک های دنیا رو هم بیارن بازم تاثیر نداره . یکم تلاش کن یکم سعی کن حال خودتو شده یکم بهتر کن ، قدم اول رو خودت بردار و بعد برو سراغ راه ها و روند های درمانی برای بهبود حالت .❤

                                    Sarah GhanaatiyanS آفلاین
                                    Sarah GhanaatiyanS آفلاین
                                    Sarah Ghanaatiyan
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #37

                                    Romi_fr در فقط کمک... گفته است:

                                    فکر میکنم خیلی هامون این حس هارو تجربه کرده باشیم ، حالا کم یا زیاد . قشنگی اش اینه که هممون حرفی برای گفتن داشتیم ، همه مون حس کردیم باید چیزی بگیم چون وقتی خودمون این طوری بودیم کسی نبوده که همین حرفای ساده رو بهمون بزنه . حتی نبوده که بگه خیلی ساده من قضاوتت نمیکنم ، همینم نشنیدیم ...

                                    چقد این حرفتو با تک تک وجودم حس کردم
                                    چندماه پیش ته یه بازه 2 3 ماهه ته ی برزخی بودم ک نذاشتم هیچ کدوم از دوستام بفهمن با اینکه حتی تولد یکی از بچا هم بود و همو دیدیم
                                    اما ت اون تایم یه نفر بود ک واقعا سنگ صبورم بود و تونستم حرفامو بهش بزنم منی ک هیچوقت برای کسی دردو دل نمیکنم و نمیخوام بقیه رو هم ناراحت کنم (با اینکه بازم همه چیزو نگفتم و خیلیم نمیخواستم چ* ناله کنم اما بازم حرف زدن باهاش خوب بود)

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    0
                                    • Ali MaltiA Ali Malti

                                      Sarah Ghanaatiyan بچه ها سلام
                                      من یه سوالی داشتم
                                      من چند ماهی هست که یه سری وسواس های الکی دارم مثل کم یا زیاد بودن نور موبایل و صدای تلویزیون و از این جور چیزهای چرت و پرت 😁
                                      هر چندوقت یکبار فوبیای خواب دارم و به زور میتونم بخوابم
                                      یا مثلا بعضی از اوقات احساس می کنم نمیتونم
                                      بعضی از کارها رو انجام بدم و حس می کنم که خودم نیستم و این حس خیلی بدیه
                                      آیا منم با این علائم افسرده ام؟؟؟

                                      Sarah GhanaatiyanS آفلاین
                                      Sarah GhanaatiyanS آفلاین
                                      Sarah Ghanaatiyan
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #38

                                      Ali Malti سلام
                                      نه عامو رو بچه مردم الکی عیب نزار😂🙌🏻
                                      این طبیعیه فکر میکنم همونجور ک دخترا یه بازه زمانی هورمون هاشون بهم میریزه( همون تابویی ک همه فهمیدید!! )
                                      پسرا هم در ماه اینجور میشن اما فقط از لحاظ اعصاب و روان اما دخترا از خوش شانسی زیادی چیزای دیگه هم دارن!

                                      Ali MaltiA 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      1
                                      • Sarah GhanaatiyanS Sarah Ghanaatiyan

                                        Ali Malti سلام
                                        نه عامو رو بچه مردم الکی عیب نزار😂🙌🏻
                                        این طبیعیه فکر میکنم همونجور ک دخترا یه بازه زمانی هورمون هاشون بهم میریزه( همون تابویی ک همه فهمیدید!! )
                                        پسرا هم در ماه اینجور میشن اما فقط از لحاظ اعصاب و روان اما دخترا از خوش شانسی زیادی چیزای دیگه هم دارن!

                                        Ali MaltiA آفلاین
                                        Ali MaltiA آفلاین
                                        Ali Malti
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #39

                                        Sarah Ghanaatiyan خیلی ممنون عامو 😂✌️

                                        Sarah GhanaatiyanS 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        1
                                        • Sarah GhanaatiyanS آفلاین
                                          Sarah GhanaatiyanS آفلاین
                                          Sarah Ghanaatiyan
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #40

                                          یک روز رسد غمی به اندازه کوه
                                          یک روز رسد نشاط اندازه دشت
                                          افسانه زندگی چنین است عزیز
                                          در سایه کوه باید از دشت گذشت

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          2
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 3
                                          • 4
                                          • درون آمدن

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع