اشتباه های یه کنکوری! پارت هفت
-
سلام دوستان حالتون چطوره
مسیح شیردل هستم
با قسمت دوم بررسی اشتباهات من در خدمت تونم امیدوارم بعد از خوندن این متن دیگه اشتباهات من رو تکرار نکنین
لطفا اگر قسمت های قبلو نخوندین تو ریپلای همین پست براتون لینک هاشون رو میذارم پس لطفا مطالعه کنید
خوب بچه هایی که خوندین مطالب قبلو
من الان تو داستان خودم پیله هارو تموم کردم و الان نزدیک ابانه و امتحانی میان ترم در حال برگذاریه
توی قسمت ششم دیدیم که بیشترین تاثیر منفی رو کمال گرایی داشت و باعث ایجاد وسواس مطالعه شدید شدم که مشکل بزرگ بعدی رو برای من ایجاد کرد یعمی استرس
کمال گرایی--> وسواس مطالعه شدید-->استرس
خوب من الان فرسنگ یکو شروع کردم حالا فرض کنید برای من که اینقدر طول کشید پیله هارو تموم کنم که نزدیک 40و خرده ای قسمت بود حالا با فرسنگی مواجه شدم که نزدیک 150 160 تا قسمت داره این خودش برای من یه بحران بزرگ بود چون از پیله ها حسابی خسته بودم کلی انرژی صرف شده بود اعتماد به نفسم اومده بود پایین و عزت نفسم به شدت ضربه خورده بود حالا من که کلی برنامه ریخته بودم برای تموم کردن پیله ها اونقدر وقتم صرف برنامه ریزی شده بود که از اصل کار دور شده بودم
یادتون میاد گفتم یه اشتباهی هست باعث میشه توهم بزنید؟
درکل این مسیر تا اینجای داستان همراه من بوده و الان تازه قراره ضربه بزرگتری به وقت من وارد کنه
یه بررسی بزنیم: من حسابی خودمو صرف برنامه ریزی و جمع اوری اطلاعت برای بهتر درس خوندن، پیدا کردن بهترین اپیکیشن برای برنامه ریزی روزانه،بهترین روش های برنامه ریزی کرده بودم که تو روز ، کار اصلی من تحقیق درباره چگونگی درس خوندن بود نه خوده درس خوندن!
فکر نکنید من دارم خاطره تعریف میکنم که بیشتر رفیق شم باهاتون نه!!!! این تله ها از رگ گردن به شما نزدیک تره باید حواستون باشه کجا دارید وقتتون رو صرف میکنید ایا تو راه درس خوندنه یا اتلاف وقته به بهانه درس؟ میبینید که خوب قورچ منو در اورد.
حالا من تو ذهنم به جای اینکه دنبال راه حل الان باشم دنبال فیکس کردن برنامه م بودم از طرفی هم اهداف گنده م روی دیوار حسابی رو کله م سنگینی میکرد و حسابی زیر فشار ذهنی ش داشتم له میشدم
تصور کنید یه نفر که میبینه نمیتونه درس های ساده رو بخونه رو دیوار نوشته به امید رشته مکانیک سیالات دانشگاه پلی تکنیک میلان
دقیقا از این جا که بگذرید فحش دادن خودتون خیلی کار راحتی میشه تمام اشتباهای خودتون رو 200 بار میزنید تو سره خودتون هی سعی میکنید درستش کنید گیج میشید اما بازم نمیتونید کاریش بکنید
خیلی روزای سختی میشه
اما من باید چیکار میکردم؟
چه راه حلی رو باید استفاده میکردم؟جوابش اسونه ول عمل بهش سخت
باید مشکلو از ریشه حل میکردم
می دیدم که یه چیزی از اونجاس که میلنگه
چون من که الان استاد برنامه ریزی طبق توانایی های خودم بودم البته اگه تو وضعیت بحرانیی یا چیزی قرار نمیگرفتم میتونستم برنامه های معقولی بنویسم اما همون برنامه ها بعد از ظاهر شدن یه مشکل تبدیل به برنامه های سخت تر وحتی غیر قابل اجرا میشدن
مطالب هم درسه دیگه بابا همه دارن میخونن چرا من لنگ میزنم اخه؟
این داستان هی تو مغز من گردش میکرد اما هیچ مشکلی حل نشد
حالا الان که در زمان حال نشستم دارم اینو مینویسم باید به شما بگم بزرگ ترین مشکل من توی بازه زمانی ابان ماه تا اخر دی استرس بوده
استرسی که عین آبی که لای ذرات خاک میره لای مشکلاته زیاد من رفته بود و تفکیک مشکلات رو برای من سخت می کرد و من تا مدت ها حتی متوجه نمیشدم استرس دارم فقط برای مهم بود این گره های لعنتی رو باز کنم و شروع کنم برای معیار هام درس بخونم (همون معیار های سخت گیرانه)
ازتون میخوام یک بار قشنگ بشینید تمام عواملی که به درس خوندن ربط داره رو روی یه کاغذ بنویسید و استرس رو از توش بیرون بکشید مثل من عمل کنید.
عواملی که به درس خوندن من ربط داشتن
اهدافم مثل رتبه تک رقمی کنکور (رو کاغذ مینوشتم تک رقمی دلم یک میخواست با همه درسا صد!!!!)رشته سیالات دانشگاه شریف ،طراحی و ساخت یک موتور خودرو ،گرفتن فاند تحصیلی ایتالیا برای دانشگاه پلی تکنیک میلان و و و...
سبک برنامه ریزی، وقت کشی ،پز هایی که دادم و خیلی چیزای دیگه
مثل من الان کاغذ جلوتونه نوشتید دیگه؟ نگفتید حالا بعدا که؟
حله پس؟
اوکی اقا بریم
خوب ببینید از کجا بیشترین حجم استرسو میگیرید
من از به ترتیب بیشترین استرسو از پز هایی که دادم بعدش از رتبه ای که میخوام و بعدش از دانشگاه ها و فاند گرفتن بیشترین استرسو میگیرم
خوب مسیح دادا چیکارشون کنم؟
رها کن!
جان؟!
رهاشون کن.
خوو مرد مومن اینا اهداف منن من میخوام بهشون برسم آرزومه نمیخوام از هیچ کدومشون دست بکشم
منم نگفتم دست بکش اتفاقا تلاشتم بکن ولی رتبه ای که میخوای داستانش ماله تابستون سال دیگه س زمان اعلام نتایج مال الان نیست.
دانشگاه هایی که میخوای اونم یکیش ماله همون تابستونه یکیش اوفف برای برای احتمالا ارشده ، فاندی که میخوای هم همین طور موتوری هم که میخوای بسازی همین طور برای چند سال دیگه ان
خو دادا من یکم گیج شدم شدم چه کنم همین الانم استرس دارم
برگرد عقب که خیلی رفتی جلو پلی بک بزن هنوز اون قسمت ها از زندگیت وجود نداره که بخوای غصه شو بخوری الان داری این مطلبو میخونی
دوست من الان چه کاره ای ؟ برنامه امروز چیه یک.
دو ؛الان باید چیکار کنی؟
مهم ترین زمانی که داری الانه اون داستانی که داری میتراشی ماله خیلی آینده س اصلا ممکنه پیش نیاد
دادا یعنی میگی شکست میخورم؟
نه من خودم اهدافم اون بود الان هرکی میاد میگم کله م واسه چیز دیگه ای داغه من عاشق اینکارم میخوام اینو ادام بدم ممکنه بهتر شه!
پس غصه نخور انرژی هم تلف نکن سره فکر کردن های بیخودی بیا کوچیکش کن راه تو . شما که یک کیلو مترو با یه قدم که نمیری با 1000 تا قدم میری این راهی هم که داری میری طولانیه ؛ بابا اصلا تو آلا راه کنکور اسمش راه ابریشمه راه کوتاهی نیست باید کوچیکش کنی باید بکنیش فرسنگ فرسنگو بکنی چند کیلومتر تو این چند ساعت روز یه چند کیلو مترو حرکت کنی
منظورو رسوندم دیگه؟
خلاصه که آسون ترش کن واسه خودت دوست من.
من بهت قول میدم یه جا میرسی که به اهدافت رسیدی و برای این اهداف سلامت روان تو هزینه نکردی و از اعماق وجودت بابت کار هایی که کردی از خودت متشکری
خوب دادا حال بعد این سخنرانی طولانیت خو من تقسیمش کنم که چی؟
وقت بیشتری بکشم؟ خلی چیزی دیدی منو؟
نه به جان خودم وایسا ملتفتت کنم
ببین وقتی تو میای کارهارو کوچیک تر میکنی میتونی مرحله به مرحله از کار لذت ببری (گفتم لذت؟ خیلی چیزای مهمی یادم اومد فردا براتون مینویسم که از کدوما رد شین کدوما رو بگیرین یکی شون رو الان میگم بهت) مثلا فرض کن برنامه امروز اینه
عربی شیمی شیمی ادبیات گسسته گسسته
ساعت یک ظهرم پا شدی! بسیار هم عالی!
بیا کوچیکش کن بکنش چند کیلو متر
بگو الان یکه ظهره تا دو سر حال بیام و صبحونه بخورم تا 4 دو قسمت اول برنامه رو انجام داده باشم اینجوری انگیزه پیدا میکنی که کاراتو زود انجام بدی( دیده شده بعضیا همین که ساعت یکو نیم شده شروع کردن)
بعدش وقتی سره وقت اون وظیفه رو تموم میکنی؛ احساسات خوشایند بهتر و بیشتری پیدا میکنی و میتونی برای احساس لذت بیشتر به بقیه برنامه برسی حتی ممکنه به همه برنامه نرسی اما تهش شب میتونی بگی همه تلاشمو کردم و با انتظار برای فردا بخوابی که فردا موفقیت های کوچیک بیشتری کسب کنی
مسیح دادا من چوب بالا سرم نباشه درس نمیخونم اینارو امتحان کردم جواب نگرفتم باز برنامه رو عوض میکنم میگم خوب اگه تا 5 اگه تا 6 اگه تا 7 بعد دیگه موضوع کنسل میشه
خوب مثل اینکه ضد حال زدن به من رو دوست داری
نه به جون خودم
خو حالا راه حلم برای تو یه جمله از استاد بزرگ
گای سنسه هستش(ناروتو بازا تو اعلام حضور کنن XD)
گای سنسه:از اونجایی که من در حالت خوبی هستم و روی فرم هستم تا وقتی بمیرم روی قولم هستم
قول میدم!
لی: خنده
چرا شما قبل از اینکه کاری بکنید همچین قول هایی میدید؟
گای سنسه: سوال خوبی پرسیدی، لی
آماده باش که یادداشت برداری کنی (تویی که داری میخونی هم همین طور منتظرم...)
خب،من بهت میگم...
اما به کس دیگه نگی ها، این یک رازه
لی: اون چیه؟
به طور خلاصه رمز پیروزی؛ تمرین کردنه این قانون خاص منه
لی: قنون خاص شما؟
گای سنسه: خوب هدف این قانون اینه که هر اتفاقی که افتاد تو باید خودتو تو شرایط سخت تری قرار بدی (منظور از سختی سختی هستش که باغث پیشرفت میشه داستان کمدین همین تاپیک که تو قسمت های قبل اوردم منظورو خوب میرسونه سختی نه باید اونقدر زیاد باشه که شما رو از کار بزنه نه اون قدر اسون که به راحتی انجام شه این باعث پیشترفته)
گای سنسه:برای مثال، اگه من سنگ کاغذ قیچی رو باختم یه قانون 500 دور برای خودم تنظیم میکنم اگه من بتونم روی قولم وایسم دفعه بعد میتونم به کاکاشی(رقیب قدیمی گای سنسه) پیروز بشم و این منو به موفقیت هدایت میکنه(سختیی که کمکمش میکنه بهتر شه نه فقط خسته تره بلکه هم خسته تر هم بهتر)
لی: بله (متوجه شد)
گای سنسه:این یعنی با انجام 500 دوریا حتی اون بازی کوتاه سنگ کاغذ قیچی یکی از فوایدش اینه که توی تمرکز کردن بهتر میشی و بعلاوه اگه باختی تو میتونی سخت تر تمرین کنی و این تورو به سمت اهداف بزرگ تر هدایت میکنه (همونایی که فعلا قراره ولشون کنی ولی فعلا!)
لی: فهمیدم!
امید وارم شما هم همینو گفته باشید
به امید موفقیت هموتون بچه ها انشالله که همه به اهداف خوبی که دارن برسن یادتون باشه ما هایی که داریم درس میخونیم 20 سال اینده کارمند کارگر مدیر مهندس وزیر یا رییس جمهوریم باید تلاش کنیم که بتونیم وظایف اینده خودمون رو درست و کامل انجام بدیم وگرنه به ضرر هر جامعه ای خواهیم شد که توش باشیم بیاییم قول بدیم از امروز خودمون رو کمتر سرزنش کنیم اعتماد به نفس و عزت نفس مون رو تقویت کنیم و هوای همو بیشتر داشته باشیم
بچه ها تو قسمت بعدی درباره انواع لذت های آنی که میتونن ما رو از هدف دور کنن و لذت هایی که میتونن مارو به موفقیت نزدیک تر کنن صحبت میکنیم
رفیقتون مسیح -
دوستان ما تو این تاپیک اشتباه هامون رو بر اساس اطلاعاتی که جمع کردیم بررسی میکنیم که در اینده از اونها دوری کنیم
برای همین پیشنهاد میکنم قسمت های قبلی ایت تاپیک رو بخونید
قسمت اول:
https://forum.alaatv.com/post/2186390
قسمت دوم:
https://forum.alaatv.com/post/2189785
قسمت سوم:
https://forum.alaatv.com/post/2191100
قسمت چهارم:
https://forum.alaatv.com/post/2193467
قسمت پنجم:
https://forum.alaatv.com/post/2195304
قسمت ششم:
https://forum.alaatv.com/post/2218560 -
-
Maryam Nateqi بچه های تجربی کنکور 1402 راه ابریشمی ها-شیمی راه ابریشمی ها-فیزیک طلوعیreplied to Masih shirdel on آخرین ویرایش توسط Maryam Nateqi انجام شده
Masih shirdel
سلام
خیلی لذت بردم از این تاپیک تون، مرسی
خسته نباشید -
Maryam Nateqi ممنون خوشحالم که مفید بوده
-
-
Masih shirdel
سلام ، وقتت بخیر .
تشکر می کنم ازت به خاطر اینکه تجربیاتت رو رایگان به اشتراک میگذاری ، و هم اینکه وقت میذاری برای نوشتن و تهیه کردن این متن ها که به جرعت میگم منو تا حدودی نجات داده .
یه سوال ذهنم رو درگیر کرده که این طور که از متن های شما برداشت کردم ، مربوط میشه به وسواسی بودنم تو مطالعه . شاید باور نکنین ولی من الان دو روزه که نشستم به این فکر می کنم ، مثلا من توی آزمون بیست و سوم مهر ماه گزینه دو ، شیمی رو پنجاه درصد زدم ( هرچند با این حال ترازم هفت هزار شد ) ، تحلیل آزمون هم کردم ، منتهی ، بعضی سوال ها در سطح من نبود واقعا ، با تحلیل آزمون هم مطمئنم که باز هم اگر این سوال یا مشابهش بیاد من نمی تونم حل کنم . حالا من دو روزه نشستم و دارم تمام مدت به این فکر می کنم که اگر سوالات کنکور یوقت مشابه اون پنجاه درصد سوالی که نتونستم حل کنم بیاد من باید چی کنم . می دونم احمقانه است ، حتی الان که دارم تایپش می کنم کراهت دارم ، منتهی واقعا اذیتم می کنه . و چند روزه حس اینو بهم میده که خوندم بی فایده است. تا پارت هفت ، مشاوره های شمارو دنبال کردم ، هشتمی رو هم به زودی مطالعه می کنم .
فقط اینکه می تونین کمکم کنید ؟ چی کار باید بکنم ؟ اوضاعم مثله همون چیزی که شما میگی شده ( همونجا که گفتی ، در ابتدا سعی می کردی یه تست هم از زیر دستتون در نره). از درس خوندن لذت میبرم و از اول تابستونه دارم می خونم بدون اینکه حتی خسته بشم منظورم اینه از درس خوندن بدم نمیاد ، ولی خیلی دنبال نتیجه ام . اما هیچ جوره عملکردم راضیم نکرده به خاطر همین فشار رومه . (رشته ام ریاضی هستش ، شاید توی جوابی که بخواین بهم بدی و راهنماییت تاثیر داشته باشه )
ممنونم ازت -
حسین احمدی راستش بخوای سوالات یخورده مغزمو درگیر کرد که چطوری جوابتو بدم که قانع بشی نباید تلاش هاتو تو گزینه های دیگه در نظر نگیری.
از نظر من که ۵۰ درصد برای ریاضی هم خوبه
عالی نیست ولی خوبه
با توجه با جمله بندیت متوجه شدم احتمالا تو درسای دیگه درصد های بهتری داشتی در حدی که بتونه راضیت کنه برای همین زیاد درگیرشون نشدی اگه این نظر من درست باشه برایند تو عالی بوده پس نیازی نیست اینقدر نگران باشی
اگرم درست نیست نظرم خودت که گفتی احمقانه س حست پس نیازی نیست اونقدرا اینو موضوع جدیی فرض کنیم
یه گزینه ای که میتونم بهت بگم که خیلی از نگرانیت هارو رفع میکنه سبک سوالات کنکوره
بودجه بتدیش کاملا عادلانه س
مثلا تو همین ۱۴۰۰
تو درسی مثل حسابان
۲ تا دنباله اومد
۳ تا مشتق
۳یا ۴ تا فکر کنم مثلثات
۲ تا حد و لگاریتم
همونطور که میبینی مباحث خیلی بهم برتری ندارن میتونی تو اینترنت هم چک کنی برای همین هرچی که بخونی اگه روش تسلط کافی داشته باشی به احتمال خیلی زیاد از پس سوالاش بر میای
ولی تو آزمون های آزمایشی هنوز خیلی از مطالب آورده نشده خیلی از فصلا خیلی از درس ها هنوز ازشون سوال طرح نشدن
پس طراحا تنها ابزاری که میتونن سوالای بیشتری طرح کنن پیچوندنه
ولی بعدا که دستشون باز تر شه دیگه نیازی نیست سوالای خیلی سخت طراحی شه جاشون رو میدن به مباحث دیگه
خلاصه کنم حرفمو
اگه تو به هر مبحثی رسیدی ۱۰۰ درصد شو خوندی ۸۰ درصد روش مسلط شدی تستاشو قطعا میزنی
الان مغزت نیاز به انرژی داره که یاد بگیره اگه دچارس استرس بشی فقط برای کمیت قطعا کیفیت خودش از دست میره اگه خیلی هم رو کیفیت وقت بذاری مثل من و سه تا کنکورچه فرسنگ اولو ۱۰۰ بزنی وقت میره و به کمیت نمیرسی!
الان خوب من کلا مباحث پایه تابع رو بلدم ولی چندتا مبخواد سوال بیاد مگه ۲ تا تهش ۳ تا از مباحث فرسنگ اول بیاد
درسته تو فیزیک الان خیلی بهم خوش میگذره به خاطر اینکه رو فصل هایی که درصد های خوبی دارن تسلط خوبی دارم
ولی خیلیییی وقت تلف شد
خدا وکیلی کاری که من کردم خیلی احمقانه تر از کاریه که تو الان داری میکنی تو به خودت قول بده به هر مبحثی که رسیدی بیشترین تلاشتو بکنی نه حداکثرا! وگرنه مثل من میشه کار خراب میشه از اونرم نه اینکه مبحثو چون سخته بذاری کنار درست نیست
(اینم بگم اگه میبینی مثلا تو یه مبحثی استعداد نداری واقعا استعداد نداری فقط بخونش شاید یه تستی تونستی بزنی مثلا خود من کلا گراف نرفت تو مخم ولی بازم برای کنکور سال بعد میخونم شاید به تستی ازش زدم ولی دیگه خودمو سرش نمیکُشم)فکر کنم دیگه بتونی خودت یه قضاوت درست بکنی و قدم بعدی تو برای خودت هدف گذاری کنی
پس موفق باشی
فعلا -
Masih shirdel واقعا بهت مدیونم مرسی