-
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
به کوی دوست به هر حیله رهی باید کرد -
هرگز از مرگ نهراسیده ام
اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود
هراس من باری، همه از مردن در سرزمینی ست
که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون تر باشد
-
بیخود از زمزمه ی مرغ گرفتار شدم
دیگری یاد تو میکرد من از کار شدم
دوش در خواب تورا بر سر بالین دیدم
سایه ی گل بسرم بود چو بیدار شدم
-
بیخود از زمزمه ی مرغ گرفتار شدم
دیگری یاد تو میکرد من از کار شدم
دوش در خواب تورا بر سر بالین دیدم
سایه ی گل بسرم بود چو بیدار شدم
loveryou021 فک کنم تصمیم گرفتید کل سایت گنجور رو اینجا بارگذاری کنید :)) با تشکر
-
loveryou021 فک کنم تصمیم گرفتید کل سایت گنجور رو اینجا بارگذاری کنید :)) با تشکر
@soheil95s95 اونی که خوب بود ما گزاشتیم
-
loveryou021 فک کنم تصمیم گرفتید کل سایت گنجور رو اینجا بارگذاری کنید :)) با تشکر
@soheil95s95 در
شعردانه
گفته است:
loveryou021 فک کنم تصمیم گرفتید کل سایت گنجور رو اینجا بارگذاری کنید :)) با تشکر
آره منم نظرم اینه که مثل شاطر هی کپی نکنیم
شاه بیت هایی رو که دوست داریم بزاریم -
@soheil95s95 در
شعردانه
گفته است:
loveryou021 فک کنم تصمیم گرفتید کل سایت گنجور رو اینجا بارگذاری کنید :)) با تشکر
آره منم نظرم اینه که مثل شاطر هی کپی نکنیم
شاه بیت هایی رو که دوست داریم بزاریمnajafiali78
سالها پیروی مذهب رندان کردمتا به فتوی خرد حرص به زندان کردم
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم
سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان
که من این خانه به سودای تو ویران کردم
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم
در خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
نصفشو حذف کردم به خاطر شما ولی خیلی خوب گفته حافظ همه ی بیتاشو -
najafiali78
سالها پیروی مذهب رندان کردمتا به فتوی خرد حرص به زندان کردم
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم
سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان
که من این خانه به سودای تو ویران کردم
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم
در خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
نصفشو حذف کردم به خاطر شما ولی خیلی خوب گفته حافظ همه ی بیتاشو@njzamin در
شعردانه
گفته است:
najafiali78
سالها پیروی مذهب رندان کردمتا به فتوی خرد حرص به زندان کردم
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم
سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان
که من این خانه به سودای تو ویران کردم
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم
در خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
نصفشو حذف کردم به خاطر شما ولی خیلی خوب گفته حافظ همه ی بیتاشوپسندیدم سلیقه ی شعرخوانیت رو
-
شاید زیباترین و موثرترین شعر ک شنیدم؛
شعر به دردبخور!
سعدی باب هفتمسخن در صلاح است و تدبیر وخوی
نه در اسب و میدان و چوگان و گویتو با دشمن نفس همخانهای
چه در بند پیکار بیگانهای؟عنان باز پیچان نفس از حرام
به مردی ز رستم گذشتند و سامتو خود را چو کودک ادب کن به چوب
به گرز گران مغز مردان مکوبوجود تو شهری است پر نیک و بد
تو سلطان و دستور دانا خردرضا و ورع: نیکنامان حر
هوی و هوس: رهزن و کیسه برچو سلطان عنایت کند با بدان
کجا ماند آسایش بخردان؟تو را شهوت و حرص و کین و حسد
چو خون در رگانند و جان در جسدهوی و هوس را نماند ستیز
چو بینند سر پنجهٔ عقل تیزرئیسی که دشمن سیاست نکرد
هم از دست دشمن ریاست نکردنخواهم در این نوع گفتن بسی
که حرفی بس ار کار بندد کسی -
-
اینو خیلی دوست دارم
یه جورایی حال دل این روزامه
..
تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب نا امیدان چقدر خمار دارد
.
.
خطاب به افراد مدعی -
زندگی رسم خوشایندی است
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود!#سهراب_سپهری
-
شب چو در بستم و مست از می نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
غرق خون بود و نمی خفت ز حسرت فرهاد خواندم افسانه شیرین و به خوابش کردم
دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشه دهر بر سر آتش جور تو کبابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بود آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم -
بزن باران ...
که این دیوانه سرگردان بماند
بهانه ای بده به ابر کوچه که نگاه من در اوج گریه ها فقط تو میشوی پناه من
به داد من برس
هوا هوای خاطرات اوست... -
پرسی که چگونه ای؟ چه گویم؟
کز مرده برون نیاید آواز...!#دهلوی
-
-
@ata1214
عالی بود -
@ata1214 در
شعردانه
گفته است:
سر فرازی های دانش بی ثمر بود ای پدر
واجبات ترک دنیا مستحب بود ای پدر
از چه رو این شاهدان اندر غم ما بی غمند
شعله در ما می شود هر دم فروزان ای پدرخودی
در فرو بستی و من را هی زدی
از پس و از پیش و از پهلو زدی
من چه کارت کرده بودم ای خبیث
که اینگونه من را محکم میزدی؟
-
@ata1214 در
شعردانه
گفته است:
@javadm328 در
شعردانه
گفته است:
@ata1214 در
شعردانه
گفته است:
سر فرازی های دانش بی ثمر بود ای پدر
واجبات ترک دنیا مستحب بود ای پدر
از چه رو این شاهدان اندر غم ما بی غمند
شعله در ما می شود هر دم فروزان ای پدرخودی
در فرو بستی و من را هی زدی
از پس و از پیش و از پهلو زدی
من چه کارت کرده بودم ای خبیث
که اینگونه من را محکم میزدی؟
در فراق یار مردن امتحانیست بزرگ
صدق عشق و هوس سو جدا می گردد
دل دلداده از این صعب نفس می گیرد
" مه چو لاغر شود انگشت نما می گردد "خودی
در فراق یار مردن نیست در کیش ما
یار هر لحظه هست اندر پیش ما
چو دم که همواره پیش بازدم است
یار ما از حبل ورید نزدیک تر است
خودی
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
سلام سلام سلام سلام
Your browser does not support the audio element.
از اونجا که الانا تو مجازی و واقعیت کار های سم زیاد میبینیم و دیدم جاشون تو الاخونه خالیه این تاپیکو ترتیب دادم
شما میتونین کلیپ های سمتون یا خاطرات اسیدیتون رو اینجا بفرستین و باهم و کنار هم فیض ببریم
ایشالا که نترکیم صلوات.. ...
اعاااا راستی داشت یادم میرفت که بگم
هیچ جا بدون قانون نمیشه پس شمایی که اینجایین، بیاین پیشنهاداتونو برای قانون های این تاپیک بدین تا باهم تنظیمش کنیم...
سمدونی جالبی میشه....
اهاااا اهالی فن بفرمایید:
@Reza-H @_Narges @پرستو-بابایی @ABR_DJ @Ainoor
@Zahra-HD @نویسنده-کوچولو
@officer-k _k @آدمک
@erfanyy @M-Shajarian
@Hhh-Hh Hh
@f-nalist @Soniaaa @Ay @ariana-a @مآهور @khanoomi
و هرکی که چیزی تو چندته داره ....
سلاام
خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم
میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید
منتظرتون هستیم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دوازدهم @یازدهم @دهم
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@دانشجویان-پیراپزشکی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
سلام بچه ها یکی یه مقدار زیاد شارژ فرستاده رو خط من
اون شماره رو فقط داداشم ومامان و بابام دارن که هیچ کدوم نفرستادن
زنگ زدم همراه اول میگه ممکنه اونی که فرستاده تماس بگیره باهاتون
یه بار میگم بیخیال میخواست اشتباه نکنه
دوباره میگم شاید یه ادم فقیری واسه تحصیل بچش میخواسته
حالا چیکارش کنم؟
تا حالا هم کسی تماس نگرفته باهام
اگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام روزتون بخیر.
یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه
میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟
حتی هوش مصنوعی
ممنون میشم اگه میدونید بگید
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانشجویان-درس-خون
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی
دیدی دوسداری یه اتفاقی بی افته
یه زندگی متفاوت داشته باشه
یه دوره از زندگیت یه راهی رو انتخاب کردی و الان دوس داری برگردی و انتخابش نکنی
میگی کاش این کارو نکرده بودم!
کاش این تصمیم رو نگرفته بودم
و یا کاش فلان کارو میکردم🫠
و ته ذهنت یه گوشه ای یه رویایی داری یه رویا از یه زندگی ایدهآل
اون زندگی ایده آل همیجوری کشکی نرفته اونجا
هیچ فکری هیچ طرز نگرشی هیچ احساسی همینجوری و بی دلیل بوجود نیومده
برای هر یه چیز خوبی که اون زندگی داره یه بار یه جای از زندگی چیزی رو تجربه کردی که باعث شده اون زیبایی رو بخوای در واقع متوجه اون بشی
و الا تا تجربه نکرده بودی حتی از وجود همچنین چیزی بیخبر بودی
تا بی پولی رو تجربه نکرده باشی قدر پولدار بودن رو نمیدونی
تا خونه حیاط دار داشته باشی توی اون زندگی ایدهآل خونه حیاط دار جایی خاصی نداره
تا حسرت چیزی رو نداشته باشی نمیتونی زندگی بدون اون حسرت رو آرزو کنی
یه چیز بخوام ازت؟
فکر کن وسط اون زندگی ایدهآلی و اونجا تماما برای توعه
فقط یه چیزی که هست اینه که تجربیات و احساسات و افکاری که الان داری رو اونجا نداری
فکر میکنی چه فرقی با الانت داره
خیلی خوشحال تری؟
تویی که تجربه خونه بدون حیاط رو نداشتی بخاطر اینکه الان خونه ای که توشی یه حیاط خیلی زیبایی داره چقدر خوشحالی؟ نمیگم ناراضی هستی احتمالا خیاطتتون رو دوس داری ولی اون شوق داشتنش رو دیگه نداری( البته که این فقط یه مثل خیلی کوچیکیه)
در عوضش رنگ خواسته هات عوض میشه
تا تشنگی رو تجربه نکنیم قدر ابو
تا شکست رو تجربه نکنیم قدر پیروزی رو
و
و
خلاصه قدر چیزایی که میخواییم رو بدونیم چون برای اینکه اینا بوجود بیان کم رنج و سختی و کاستی کشیده نشده
و اینکه کاش اینجوری میشد هم زیاد نگیم
حکمت اینکه اون اتفاق افتاد اینه که الان چیزی واسه خواستن هدفی برای زندگی عیبی برای درست کردن ..دلیلی برای فردا صبح بیدار شدن داری
اون زندگی رویایی یکی دیگه از دلایلی که اونجا.. یه گوشه از ذهن من و تو هست هم اینه که بدستش بیاری.. تلاش کنی تا بدستش بیاری
چیزی که در موردش حرف میزنم ممکنه یه احساس باشه که میخوای داشته باشی
یه زندگی لوکس/ساده ای باشه که میخوای داشته باشی
یه نوع حرف زدن راه رفتن و حتی تفکری باشه که دوس داری ایجادش کنی
باید اون زندگی رو برای خودت درست کنی و نگی ای کاش فلان کارو نمیکردم/یا میکردم
چون هیچ سمانه ای جز اونی الان اینجاست و داره این متن رو مینویسه، لایق زندگی ایدهآلی که الان میخواد داشته باشه، نیست
میفهمی که چی میگم؟
این چیزی بود که من از کتاب کتابخانه نیمه شب یاد گرفتم ♡
البته کامل برداشت شخصی من بود
و چقدر بهش نیاز داشتم...
دوس داشتم این نوشته رو مثل هزاران حرفی که داشتم و بیانش نکردم، پاکش کنم
ولی چون توی ایدهآل من یه دختری هست که کمتر برای کارای خواسته و نکردش پشیمونه.(نه الانی که کلی حرف نزده و پشیمونی بابتشون رو داره) . پس همینجوری که هست میزارم اینجا بمونه
یه قدمِ شده کوچولو ولی رو به جلو برای من:)
شاید برای حتی یه نفر دیگه که گذرش افتاده اینجا و این نوشته رو خونده مفید باشه