کافــه میـــم♡
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۱ شهریور ۱۴۰۱، ۲۰:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به آرامش حضورت قسم
من برای دیدنت، %(#ff0000)[جانم] را کنار گذاشته ام!|محدثه فیض|
-
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
خانوم
dlrm
اکالیپتوس
revival
گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلایه دیالوگی تو سریال وست ورد بود که میگفت:«هیچوقت به هیچکس اعتماد نکن، ما انسانیم، بالاخره یجا ناامیدت میکنیم»؛ واقعاً چقد زمان باید بگذره و چقد باید شکست بخوریم تا بفهمیم بالاخره هر آدمی قراره یهجایی ناامیدمون کنه؟! :))
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۷:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زمانزیادیلازمهتافرقبینآدمیکهبایدرهاش
کنیموآدمیکهباهاشمداراکنیمرو
یادبگیریم . .
بههموناندازه؛زمانلازمهتابفهمیخودتلایقچه
چیزهاییهستیویانیستی!
پسهمونجاییکهالانهستیبمون
بزرگشدنوتجربههمباگذرِزمانبهکمکتمیان . .
فقطصبورباش؛چوندرنهایت
هرچیزیکهلایقشیبهوقتشمالتومیشه(:- لاادری ؛
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آدم هایِ بی معرفتی هستیم !
زود برایِ هم تکراری می شویم
زود از هم خسته می شویم .
انگار عاشق شدن را یادمان نداده اند
پایِ حرف ماندن را ،
وفاداری را ؛
یادمان نداده اند .
اولش برای به دست آوردنِ هم ، به هر دری می زنیم
به هم که رسیدیم ؛
مقایسه می کنیم ،
دنبالِ عیب هایِ هم می گردیم ،
و راحت از هم سیر می شویم .
انصافا که آدم هایِ بی اراده و سر درگمی هستیم ،
به حرف و قول هایمان هیچ اعتباری نیست .
ما یک مشت بازنده ایم
که انتقامِ نداشته هایمان را ؛
از رابطه ها و آدم هایِ بی گناه می گیریم . -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
VID_20220916_150459_291.mp4
ابر میبارد و من میشوم از یار جدا...همایون شجریان
امیرخسرو دهلوی
-
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
خانوم
dlrm
اکالیپتوس
revival
گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلانوشتهشده در ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۶:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهگاهی چنان شب است، که با هزار خورشید صبح نمی شود
-
نوشتهشده در ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۹:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۱:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چندیست که پشت پنجره ای رو به خیال آمدنت
انتظار میکشم
پاییز شد نیامدی
زمستان شد نیامدی
حالا که قلبم زیر هجوم سرد نبود تو پیر شده
بهار در راه است
بازهم نمی آیی و من میدانم
این بهار اینبار
خزان عمر من خواهد شد..!:) -
نوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۹:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در برابر بی مهری آدم ها هیچ نمیگویم. سکوت و سکوت و سکوت. انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر. دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله اش را. میدانی؟ دیر دریافتم که مسئول طرز فکر آدم ها نیستم. بگذار هر که هرچه خواست بگوید! چه اهمیتی دارد؟ من در لاک خود راحت ترم. آن جا میشود آرام و بی دغدغه زندگی کرد!
-
نوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۹:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مامانم یه بار گفت،
دعا میکنم که هيچوقت دلت پیش کسی که قسمتت نیست گیر نکنه....
فکر کنم داخل طول تاریخ اولین دعا مادری بود که برعکس تبدیل شد -
نوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۹:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
وارد شدن بعضیا تو زندگیت؛
مث وارد شدن ملخ ها به مزارع کشاورزی میمونه
کل زندگیت رو نابود میکنن
آخرم راحت رد میشن میرن:)) -
نوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۹:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هرموقع خاصتی یه دل شکسته رو درک کنی
اول خودت بزار جاش
اینجور فکر کن چه شب و روزهایی سر کردی
به امید روزها خوب که برسه
صبح چشمت باز کردی اولین چیز در لحظه اول اون میاد تو ذهنت داریش با شوق میری باش حرف میزنی
خب حالا تصور کن
بعد یهو ورق برگرده همه چی یهو پاک بشه اون دیگه نیست
چی میشه ؟؟؟ -
نوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۹:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت
خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر میگویی
نمیگویی؟!
-
نوشتهشده در ۹ مهر ۱۴۰۱، ۹:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آدما میرن و تنها یادگاری ای که از خودشون به جا میذارن دلتنگیه. دلتنگی ای که ساعت ۳ صبح، از خواب بلندت میکنه، سرت داد میزنه، بهت فحش میده و به گریت میندازه. دلتنگی به جا مونده از برخی آدما، پررنگ تر از حضور تمام و کمال خودشونه. دردناکه.
- تجربه کردین؟(:
-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شایدم غما بزرگ نیس، دل ما کوچیکه!
-
دوم دیرام دیم
-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مامانم یه بار یه حرف قشنگی زد گفت:
دعا میکنم که هيچوقت
دلت پیش کسی که قسمتت نیست گیر نکنه
دعایی از این قشنگتر داریم🥹 -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ۱۸:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مثل سوختن غذایِ سرآشپز در اولین روز کاری اش،
مثل پنچر شدنِ ماشین عروس در شب عروسی،
مثل گم کردن تنها یادگاریِ به جا مانده از پدربزرگ،
مثل از دنیا رفتن پدر درست چند دقیقه قبل از به دنیا آمدن اولین فرزندش،
مثل نگاه پر حسرتِ دختر کار به کفش های صورتیِ دختری دست در دست پدرش،
رفتنت ناگوار بود،
درد داشت...
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ۱۸:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
「
️」
نِگـــارا
ازوِصــالِخـُـودمَـراتاڪۍجـدادارے ..؟!:)