-
نوشتهشده در ۲۲ بهمن ۱۳۹۶، ۱۵:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گـله ها را بــگــذار!
ناله ها را بس کن!روزگارگوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را...
فرصتی نیست که صرف گله وناله شود!
تابجنبیم تمام است تمام!!
مهردیدی که به برهم زدن چشم گذشت....
یاهمین سال جدید!!
بازکم مانده به عید!!
این شتاب عمراست ...
من وتوباورمان نیست که نیست!!
زندگی گاه به کام است و بس است؛
زندگی گاه به نـام است و کم است؛
زندگی گاه به دام است و غم است؛
چه به کام و
چه به نام و
چه به دام...
زندگی معرکه همت ماست...
زندگی میگذرد...
زندگی گاه به نـان است و کفایت بکند؛
زندگی گاه به جان است و جفایت بکند؛
زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛
چه به نان و
چه به جان و
چه به آن...
زندگی صحنه بی تابی ماست...
زندگی میگذرد...
زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز و
چه به ساز و
چه به ناز...
زندگی لحظه بیداری ماست...
زندگی میگذرد...پس بیایید...
قدر هر لحظه آن را،
همگان نیک بدانیم
آلائی ها...!
شاید یک لحظه دیگر
هیچکدام نباشیم در آن .! -
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۳۹۶، ۶:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۳۹۶، ۶:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۷:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آسمان رعدی زد
ابرها غریدند
قطرات باران
نم نم باریدند
بوی آب و کاهگل
تق تق شیروانی
ناله ناودانی
توی کوچه پیچید
کاشکی دلها نیز
چون هوای کوچه
پس از این باریدن
بوی پاکی میداد… -
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۷:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۷:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باران که می بارد
دلم برایت تنگ تر میشود
من بغض میکنم
آسمان میگرید -
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۸:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هیچ وقت نگفت دوستت دارم
ولی همیشه
شالی را سر می کند
که میداند به او نمی آید
اما
من برایش گرفته ام …
آریا نوری
-
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، ۱۳:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من تماشای تو می کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند..!%(#0073ff)[#هوشنگ_ابتهاج]
-
نوشتهشده در ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، ۱۷:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
-
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۶:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اگ بهترین نشد باشی
قدِ یه رقیبِ %(#ff0000)[محکم باش]
زیر برف کهنه ی تاریخ
مثل یک کتیبه %(#ff0000)[محکم باش]قبل لحظه ای ک عاجز شی
همه لحظه هاتو عاجز کن
تو ک گاز میخوری آخر
لاقل یک سیبِ %(#ff0000)[محکم باش] -
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی -
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند .
هوشنگ ابتهاج -
اگ بهترین نشد باشی
قدِ یه رقیبِ %(#ff0000)[محکم باش]
زیر برف کهنه ی تاریخ
مثل یک کتیبه %(#ff0000)[محکم باش]قبل لحظه ای ک عاجز شی
همه لحظه هاتو عاجز کن
تو ک گاز میخوری آخر
لاقل یک سیبِ %(#ff0000)[محکم باش] -
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۱۹:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۲۰:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
شهریار
-
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۲۱:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نه شعر می خوانم
نه ترانه گوش می دهم
نه حرفهایمان را تکرار می کنمدلم تا برایت تنگ می شود
می نشینم
اسمت را
می نویسم
می نویسم
می نویسم
بعد می گویم
این همه او
پس دلتنگی چرا ؟دلم تا برایت تنگ می شود
میمِ مالکیت
به آخرِ اسمت اضافه می کنم
و باز عاشقت می شوم#نازنین مولایی
-
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۳۹۶، ۶:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
داغ عشق تو نهان در دل و جان خواهد ماند
در دل این آتش جانسوز نهان خواهد ماند
آخر آن آهوی چین از نظرم خواهد رفت
وز پیش دیده به حسرت نگران خواهد ماند