-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۱۳:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یکی را دیدم اندر جایگاهی
که میکاوید قبر پادشاهیبه دست از بارگاهش خاک میرفت
سرشک از دیده میبارید و میگفتندانم پادشه یا پاسبانی
همی بینم که مشتی استخوانی -
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۱۴:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
عتراض دارم ...
به خوابی که مرا ربود
به جسمم که روح مرا
سالها
به هر سیاه چاله که جذب میشود
همراه می برد
به چشمم که سالها
فقط نگاه کرد و ندید
-
نوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۵۴ آخرین ویرایش توسط Lotus انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۳۹۸، ۱۴:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زندگی یک چمدان است که می آوریش
بار و بندیل سبک می کنی و می بریش
خودکشی، مرگ قشنگی که به آن دل بستم
دسته کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم
گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم
به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم
گاه و بیگاه شقیقه ست و تفنگی که منم
قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم
چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است
قبل رفتن دو سه خط فحش بده، داد بکش
هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش
قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم
مثل سیگار، خطرناک ترین دودم باش
شعله آغوش کنم حضرت نمرودم باش
مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن
هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن
مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز
مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز
من خرابم بنشین، زحمت آوار نکش
نفست باز گرفت، این همه سیگار نکش -
نوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۳۹۸، ۱۸:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#ff4d00)[پاییز از چشمان من شروع شد]
%(#ff4d00)[از برگ ریزان دلم]
%(#ff4d00)[از نارنجی سکوتم]
%(#ff4d00)[که مشت مشت دلتنگی به آسمان می پاشید..!] -
نوشتهشده در ۲۲ مهر ۱۳۹۸، ۱۴:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۲ مهر ۱۳۹۸، ۱۸:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۲۲ مهر ۱۳۹۸، ۱۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۳:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من -
نوشتهشده در ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۸:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
این شعر از خودمه دلبری دارم که از هر دلبری دل می رباید/عالم عاشق ز پیش چشم او جان می سپارد
-
نوشتهشده در ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۲۹ آخرین ویرایش توسط sandiiii انجام شده
%(#0004f0)[زندگی رسم خوشایندی است..]
%(#4f10f0)[زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ]
%(#6969f0)[پرشی دارد اندازه عشق]
%(#9e9ef0)[زندگی چیزی نیست که]
%(#bdbdf0)[لب طاقچه عادت ،از یاد من و تو برود..!] -
نوشتهشده در ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۱۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باز هم شب شد و
%(#e3e303)[فانوسِ]
دلم روشنِ توست !#امید_آذر
-
نوشتهشده در ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۲۱:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#00007a)[شادی نیرزد حبهای در همّت غمناک من]
|مولانا|
-
نوشتهشده در ۲۵ مهر ۱۳۹۸، ۷:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#ff19ff)[و "عشق"چه بیماری لاعلاجی است]
%(#ff8fff)[آنگاه که یکطرفه می شود...!] -
نوشتهشده در ۲۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دریا چه دل پاک و نجیبی دارد
بنگر که چه حالت غریبی دارد
آن موج که سر به صخره ها میکوبد
با من چه شباهت عجیبی دارد !!! -
ای ماه تمامم...
شیرین سخنم جانم...
عشق سینه سوزت...آتش زده بر جانم...
از حال دل من تو چه دانی؟؟؟