هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Mehrsa 14]

jahad_121
تو آن مهتاب بی مانند شب های غم انگیزی
که وقت بی قراری دوست دارم ناظرش باشم

[mr.vinyzo]

من از ان روز که در بند تو ازادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

[Anzw 18]

@mr-vinyzo
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران

[Mehrsa 14]

نام نیکو گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زرنگار

[Mehrsa 14]

رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم، کاین درد را دوا کن؟

[z.e]

Mehrsa 14
نازنینا! ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

[mr.vinyzo]

@z-e اگر ان ترک شیرازی بدست ارد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارارا

[Mehrsa 14]

اگر آن سبز قامت رو نماید
در باغ خدا را می گشاید
پ.ن: شعر حفظی ششم ابتدایی

[Anzw 18]

Mehrsa 14
دیدمش گفتم منم نشناخت او
گویا لیمبیکش ز کار افتاده بود

[Mehrsa 14]

Anzw 18
در وادی عمر گشته ام من همه سو
جز بر در خانه‌اش نباشد خبری

لیمبیک

[jahad_121]

Mehrsa 14
یادم نمی کنی و ز یادم نمی روی
یادت بخیر یار فراموشکار من

[mr.vinyzo]

نجم فضلش زاهرست و بحر جودش زاخرست

بر سپهر عقل رای او شهاب ثاقب است

#کاملشو بلد نبودم یکم کمک گرفتم🥴

[Anzw 18]

@mr-vinyzo
تو را من چشم در راهم
شبا هنگام
در آن دم که بر جا دره ­ها چون مرده ماران خفتگانند

[z.e]

Anzw 18
دی شیخ با چراغ همی گشت گِرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

[نقطه]

@z-e
تو را گم می‌کنم هر روز و پیدا می‌کنم هرشب
بدین‌سان خواب‌ها را با تو زیبا می‌کنم هرشب

[razie_]

نقطه
به امید وصال تو دلم را شاد می‌دارم
چرا درد دل خود را دگر درمان نمی‌دانم؟

[نقطه]

razie_
مائیم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

[razie_]

نقطه
نمی‌یابم تو را در دل، نه در عالم، نه در گیتی
کجا جویم تو را آخر من حیران؟ نمی‌دانم

[نقطه]

razie_
من آنم که در پای خوگان مریزم
مر این قیمتی در لفظ دری را

[razie_]

نقطه
اول به هزار لطف بنواخت مرا
آخر به هزار غصه بگداخت مرا