هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
دانشجویان درس خون دانشجویان پیراپزشکینوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۶ آخرین ویرایش توسط پرستو بابایی انجام شده
-
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ولی آدم به یه سری چیزا میرسه فقط باید لبخند بزنه رد بشه چون درگیر شدن با اون موضوع چیزی جز اعصاب خوردی نداره
-
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من و آیدا دوستم سرکلاس روانشناسی یازدهم رفتیم
سرکلاس هندسه هم پیله دهم هم رفتیم خیلی حال داد -
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۷ آخرین ویرایش توسط بابونــــه انجام شدهپرستو بابایی
-
یبار دهم بودیم مجازی بود
امتحان ترم یک نگارش نگرفتن
ترم دو میخواستن بگیرن
رفتم پیوی دبیر گفتم میشه نگیرین؟نگرفت -
پرستو بابایی
دانشجویان درس خون دانشجویان پیراپزشکینوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۷ آخرین ویرایش توسط پرستو بابایی انجام شده@_maya بابا من میز اول بودم چه ربطی به من داشت
-
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۸ آخرین ویرایش توسط هویججج انجام شده
مدرسه رو به رویمون مدرسه فرهنگیان بود مدرسه پیچوندن رفتم زنگ ورزش یلدا بدمینتون بازی کردم تو مدرسه شون
-
من و آیدا دوستم سرکلاس روانشناسی یازدهم رفتیم
سرکلاس هندسه هم پیله دهم هم رفتیم خیلی حال دادهویججج ما مدرسمون انسانی نداشت
از پیارسال انسانی داره -
ی باار دیگه کلاس ما چون خیلییی شلوغ کاری میکردن منم مبصر بودم ولی از خودشون بدتر معاون اومد کلاس همه مون رو به خط کرد بعدش گف مبصر کیه یکیشون گف مبصر اینه به من اشاره کرد معاون گف این مبصره؟ کی اینو مبصر کرده
منم دست خودم نبود بزوور خودمو نگهداشته بودم ی لحظه بودد شروع کردم خندیدن که تف از دهنم دراومد رف رو صورت معاون
اون لحظه یادم میاد میمیرمم -
یبار دوازدهم که بودیم، توی کلاس تجربیا وسط تدریس معلم، یهو یکی با صدای بلند از رو گوشیش باب اسفنجی پلی کرد، اون تیکه اش که شروع میشه شعر میخونه میگه کی میاد بیرون با خوشحالی
معلمه هم معلم فیزیک بود کارد میزدی خونش در نمیومد
آخر هم نتونست پیداش کنه:/ -
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@f-nalist این الحمدلله با لهجه عربی برام پلی شد
-
ی باار دیگه کلاس ما چون خیلییی شلوغ کاری میکردن منم مبصر بودم ولی از خودشون بدتر معاون اومد کلاس همه مون رو به خط کرد بعدش گف مبصر کیه یکیشون گف مبصر اینه به من اشاره کرد معاون گف این مبصره؟ کی اینو مبصر کرده
منم دست خودم نبود بزوور خودمو نگهداشته بودم ی لحظه بودد شروع کردم خندیدن که تف از دهنم دراومد رف رو صورت معاون
اون لحظه یادم میاد میمیرمم@xanom-mah
-
_ Reza _ من یههه جلسه رفتم سر زنگ هویت
انق. مسخره باری دراوردم
دبیره منو شناخت با همون یه جلسههع
تا اخرسال قایم میشدم از دستشBlue28 شیطون
من آروم بودم ولی وقتی زنگ ورزش میشد آدم میخوردم
مخصوصا وقتی موقعیت خراب میکرد یکی یا پاس بهم نمیداد
-
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چه خاطرات پی در پیه=//
-
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تیزهوشان دخترونه و پسرونه یه آزمایشگاه دارن که مشترکه ما مدرسه پسرونه هم رفتیم
-
یبار دوازدهم که بودیم، توی کلاس تجربیا وسط تدریس معلم، یهو یکی با صدای بلند از رو گوشیش باب اسفنجی پلی کرد، اون تیکه اش که شروع میشه شعر میخونه میگه کی میاد بیرون با خوشحالی
معلمه هم معلم فیزیک بود کارد میزدی خونش در نمیومد
آخر هم نتونست پیداش کنه:/Akito
وای ما این اتفاق سر مجازی افتاد برامون
-
یه بار نقره نیترات ریخت تو صورت یکی از دوستام
اونم از ترس اینکه الان می میره یه دور مرد -
یه بار نقره نیترات ریخت تو صورت یکی از دوستام
اونم از ترس اینکه الان می میره یه دور مردنوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۲۰:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهپرستو بابایی چرا این پیام مسخره باید انقد رای بگیره
اخه چی بود -
یبارم سر مجازی ،کلاس دینی بود میکروفونمو وصل کرد سوال بپرسه بعد نتم قط شد برگشتم گقنم تف بهش همون موقع وصل شد صدامو شنید دبیر