-
نوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، ۸:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@z-e
دوست دارم که خودم را ز خودم دور کنم
خود من با خود من در خود من میجنگد -
@z-e
دوست دارم که خودم را ز خودم دور کنم
خود من با خود من در خود من میجنگدبابونــــه
دل ز تن بردی و در جانی هنوز
درد ها دادی و درمانی هنوز -
بابونــــه
دل ز تن بردی و در جانی هنوز
درد ها دادی و درمانی هنوز -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، ۱۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@z-e
دی بر سر مرده ای دوصد شیون بود
امروز یکی نیست که بر صد گرید -
نوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، ۱۶:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دل من چو نور اندر آن تیره شب
نخفته گشاده دل و بسته لب
-
نوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، ۱۸:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@mr-vinyzo
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد
ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد -
@mr-vinyzo
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد
ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد -
نوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@jahad-20
مشو در پیچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبـسم کن، تبـسم! -
نوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من ملک بودم فردوس برین جایم بود
ادم اورد درین دِیر خراب ابادم -
نوشتهشده در ۲۷ شهریور ۱۴۰۳، ۱۴:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@mr-vinyzo
مُرده بُدَم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم
دولتِ عشق آمد و من دولتِ پاینده شدم -
نوشتهشده در ۲۷ شهریور ۱۴۰۳، ۱۴:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@z-e
مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از وجود تو مویی به عالم نفروشم -
نوشتهشده در ۲۷ شهریور ۱۴۰۳، ۱۶:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دگر هرچ بایستش از بیش و کم
برفتند هر دو برابر ز مرو